بیست دوم ارباب مافیایی 🖤🔗
بیست دوم ارباب مافیایی 🖤🔗
شرط: ۲۸ تا لایک ۲۳ تا کامنت خیلیییییییییی کمه شرط برسه😑
نایا ممنون
آنچه گذشت⬆️
جیمین:, خب ی سوالی زهنو درگیر کرده
نایا: به پرس
جیمین: چرا جین رو ول کردی
نایا: بغضم ترکید مامان جین هق به من گفت هق جین هق ی بیماری داره هق نباید زجر بکشه هق گفتش من باید جین رو هق ول کنم( هق یعنی همون گریه)
جیمین: چی😳گفتم ت ی دلیلی داری
نایا: به کی گفتی؟
جیمین: هیچی ولش
نایا:, من میتونم ی سوال ازتون به پرسم
جیمین: اره راحت باش
نایا:جین منم فراموش کرده؟ با کسی قرار میزاره؟
جیمین:, نگا جین نمیدونه دلیل اینکه ولش کردی چی بوده اوکی؟ و اینکه اعمممم می‌دونی چیه جین اعمممم
نایا:, راحت بگین باکسی میزارع؟
جیمین: ارع
نایا:🥺💔هق هق هق هق هق هق هق
جیمین: گرهی نکن
نایا: نیمشع آخه اما به قول شما جین حق داره نمیدونه دلیل کارم چی بود💔
نایا: حتما جین فکر می‌کنه من مثل پنتا بودم آمده بودم با احساساتش بازی کنم
جیمین: دقیقا همین فکرو می‌کنه
نایا:, ی سوال دیگه فضولی نباشه اما چرا صورتتون زخمیه؟
جیمین: عااا صورتم چیز مهم نی.
نایا: بیا بریم اینجا ی کلبه دارم اونجا صورتتونو پانسمان کنم
جیمین: باش
نایا: رفتم توی کلبه رفتم جبعه کمک اولیه رو آوردم جیمین رو پانسمان کردم
جیمین:, ممنون
نایا: خواهش بیاین این چسب زخم رو بهتون بزنم
جیمین: نمی‌خواد
نایا: اونجوری سوزش میگیره
جیمین: خب پس بزنید
جیمین: وقتی داشت پانسمان میکرد چشم تو چشم شدیم چند ثانیه کلا اینجوری شدیم بدش نگاهشو دزدید طرف چپ سینم تند تند میزد
نایا: تمام شود
جیمین: بازم ممنون
نایا: ی لبخندی زدم
نایا: خب میایم بریم لبه ساحل؟
جیمین:, اره
نایا: تا خواستیم بریم که۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
گوشی جیمین زنگ خورد
جیمین:, جینه
نایا: خوب جواب بدین
جیمین: آلو بله جین؟,
جین:, خوش میگذره پیش دوست دخترت
جیمین:, حرفتو مزه مزه کن بد برن عوضی
جین:منم با دوست دخترم آمدم کافه الان عکسشو برات می‌فرستم
دینک( عکس ارسال شد)
جیمین: دیدم جین با جسان عکس گرفته لبشو بوسیده)
نایا:میتونم منم ببینم ( به جیمین گفت)
جین: اره دوست دختر جیمین ت هم میتونی ببینی)
نایا: احساس کردم قلبم شکست
نایا:, تا عکسو دیدم بازم اشکم سرازیر شد که یهو جیمین چونمو بالا گرفت که لبشو۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
شرط: ۲۸ تا لایک ۲۳ تا کامنت خیلیییییییییی کمه شرط برسه😑
نایا ممنون
آنچه گذشت⬆️
جیمین:, خب ی سوالی زهنو درگیر کرده
نایا: به پرس
جیمین: چرا جین رو ول کردی
نایا: بغضم ترکید مامان جین هق به من گفت هق جین هق ی بیماری داره هق نباید زجر بکشه هق گفتش من باید جین رو هق ول کنم( هق یعنی همون گریه)
جیمین: چی😳گفتم ت ی دلیلی داری
نایا: به کی گفتی؟
جیمین: هیچی ولش
نایا:, من میتونم ی سوال ازتون به پرسم
جیمین: اره راحت باش
نایا:جین منم فراموش کرده؟ با کسی قرار میزاره؟
جیمین:, نگا جین نمیدونه دلیل اینکه ولش کردی چی بوده اوکی؟ و اینکه اعمممم می‌دونی چیه جین اعمممم
نایا:, راحت بگین باکسی میزارع؟
جیمین: ارع
نایا:🥺💔هق هق هق هق هق هق هق
جیمین: گرهی نکن
نایا: نیمشع آخه اما به قول شما جین حق داره نمیدونه دلیل کارم چی بود💔
نایا: حتما جین فکر می‌کنه من مثل پنتا بودم آمده بودم با احساساتش بازی کنم
جیمین: دقیقا همین فکرو می‌کنه
نایا:, ی سوال دیگه فضولی نباشه اما چرا صورتتون زخمیه؟
جیمین: عااا صورتم چیز مهم نی.
نایا: بیا بریم اینجا ی کلبه دارم اونجا صورتتونو پانسمان کنم
جیمین: باش
نایا: رفتم توی کلبه رفتم جبعه کمک اولیه رو آوردم جیمین رو پانسمان کردم
جیمین:, ممنون
نایا: خواهش بیاین این چسب زخم رو بهتون بزنم
جیمین: نمی‌خواد
نایا: اونجوری سوزش میگیره
جیمین: خب پس بزنید
جیمین: وقتی داشت پانسمان میکرد چشم تو چشم شدیم چند ثانیه کلا اینجوری شدیم بدش نگاهشو دزدید طرف چپ سینم تند تند میزد
نایا: تمام شود
جیمین: بازم ممنون
نایا: ی لبخندی زدم
نایا: خب میایم بریم لبه ساحل؟
جیمین:, اره
نایا: تا خواستیم بریم که۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
گوشی جیمین زنگ خورد
جیمین:, جینه
نایا: خوب جواب بدین
جیمین: آلو بله جین؟,
جین:, خوش میگذره پیش دوست دخترت
جیمین:, حرفتو مزه مزه کن بد برن عوضی
جین:منم با دوست دخترم آمدم کافه الان عکسشو برات می‌فرستم
دینک( عکس ارسال شد)
جیمین: دیدم جین با جسان عکس گرفته لبشو بوسیده)
نایا:میتونم منم ببینم ( به جیمین گفت)
جین: اره دوست دختر جیمین ت هم میتونی ببینی)
نایا: احساس کردم قلبم شکست
نایا:, تا عکسو دیدم بازم اشکم سرازیر شد که یهو جیمین چونمو بالا گرفت که لبشو۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
۱۱.۱k
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.