رمان پرستار پچه من 💗
رمان پرستار پچه من 💗
شرط: ۱۵ لایک ۱۳ تا کامنت شرط برسه💗🥺
ملیس:یهو دیدم ی ۰نفر قهوه شو ۰۰۰۰۰۰۰۰۰
آنچه گذشت⬆️
ملیس: قهوشو روی من ریخت
اون دختره:, وایی ببخشید ندیدمتون
اون دختره: عاااا عشقم ت اینجا چی کار میکنی این زنه دیگه کیه؟( به جیمین گفت)
جیمین: ثلینا ت اینجا چی کار میکنی
ثلینا : آمدم عشقمو ببینم دیگه
ملیس: اععععع ببخشید انگار من مزاحمتونم من میرم راحت باشین
جیمین:نمیخواد بشین
جیمین: ثلینا من بعدن باهات صحبت میکنم فعلا برو
ثلینا : عااا ددی اینجوری نکن دیگه
جیمین: گفتم گمشوووووو عوضی
ختمت کار: آقا چخبرتونه کل کاله رو روی سرتون ریختین
جیمین:, ببخشید
ملیس: دیدم اون آقا دست اون خانم رو گرفت در گوشش ی چیزی گفت بدش اون خانمه رفت
جیمین: خب اسمتون چیه؟
ملیس: ملیس هستم
جیمین:, اسم منم جیمینه اسم پسرمم
جیون: جیون هستم 😁
ملیس: اوخییییی چه اسم قشنگی داری جیون🥺💗
جیون: مسیی 🥺💗
جیمین: جیون برو یکم داخل ماشین من یکم با این خانم کار دارم
جیون: باش
جیمین: خب نگا کنید خانم ملیس من ی خانمی داشتم که ۲ سال پیش فوت کرد جیون از ۵ سالگی ۵ سالگی به کسی وابسته نشده به شما وابسته شده
ملیس: اگه مادر جیون فوت کردن پس این کی بود؟
جیمین: این مثله خانوادگیه
ملیس: آها
ملیس برید سر اصل مطلب
جیمین: اصل مطلب اینکه جیون میخواد شما پرستارش بشین
ملیس: جیون😳
جیمین: ارع هر چه قدرم خواستی بهت میدم
ملیس: باش
جیمین:, بریم خونه ت
ملیس: چرا؟
جیمین: چون لباس جمع کنی دیگه
ملیس: یعنی چی 😐 مگه من قراره شب هم بمونم
جیمین: اره
ملیس:😳نه من شب نمیمونم
جیمین: باید به مونی
ملیس:, عمرن نمیمونم
جیمین: میمونی
ملیس: خب اتاق خالی دارین؟
جیمین: نه
ملیس: خب پس نمیمونم
جیمین: توی اتاق من بمون
ملیس: پس ت چ۰۰
جیمین: منم داخل اتاق خودم میونم
ملیس: عمرن من پیش شما نمیدونم
جیمین: از خدا تم باش
ملیس: ایشششش
جیون : ترو خدا بمون دیگه
ملیس: ت کی از ماشین امدی؟
جیون: ی چند دقیقه میشه
ملیس: فقط بخاطر ت میمونم
جیون: یسسسسسسس
جیمین: بریم لباساتو جمع کن
ملیس: اوکی
شرط: ۱۵ لایک ۱۳ تا کامنت شرط برسه💗🥺
ملیس:یهو دیدم ی ۰نفر قهوه شو ۰۰۰۰۰۰۰۰۰
آنچه گذشت⬆️
ملیس: قهوشو روی من ریخت
اون دختره:, وایی ببخشید ندیدمتون
اون دختره: عاااا عشقم ت اینجا چی کار میکنی این زنه دیگه کیه؟( به جیمین گفت)
جیمین: ثلینا ت اینجا چی کار میکنی
ثلینا : آمدم عشقمو ببینم دیگه
ملیس: اععععع ببخشید انگار من مزاحمتونم من میرم راحت باشین
جیمین:نمیخواد بشین
جیمین: ثلینا من بعدن باهات صحبت میکنم فعلا برو
ثلینا : عااا ددی اینجوری نکن دیگه
جیمین: گفتم گمشوووووو عوضی
ختمت کار: آقا چخبرتونه کل کاله رو روی سرتون ریختین
جیمین:, ببخشید
ملیس: دیدم اون آقا دست اون خانم رو گرفت در گوشش ی چیزی گفت بدش اون خانمه رفت
جیمین: خب اسمتون چیه؟
ملیس: ملیس هستم
جیمین:, اسم منم جیمینه اسم پسرمم
جیون: جیون هستم 😁
ملیس: اوخییییی چه اسم قشنگی داری جیون🥺💗
جیون: مسیی 🥺💗
جیمین: جیون برو یکم داخل ماشین من یکم با این خانم کار دارم
جیون: باش
جیمین: خب نگا کنید خانم ملیس من ی خانمی داشتم که ۲ سال پیش فوت کرد جیون از ۵ سالگی ۵ سالگی به کسی وابسته نشده به شما وابسته شده
ملیس: اگه مادر جیون فوت کردن پس این کی بود؟
جیمین: این مثله خانوادگیه
ملیس: آها
ملیس برید سر اصل مطلب
جیمین: اصل مطلب اینکه جیون میخواد شما پرستارش بشین
ملیس: جیون😳
جیمین: ارع هر چه قدرم خواستی بهت میدم
ملیس: باش
جیمین:, بریم خونه ت
ملیس: چرا؟
جیمین: چون لباس جمع کنی دیگه
ملیس: یعنی چی 😐 مگه من قراره شب هم بمونم
جیمین: اره
ملیس:😳نه من شب نمیمونم
جیمین: باید به مونی
ملیس:, عمرن نمیمونم
جیمین: میمونی
ملیس: خب اتاق خالی دارین؟
جیمین: نه
ملیس: خب پس نمیمونم
جیمین: توی اتاق من بمون
ملیس: پس ت چ۰۰
جیمین: منم داخل اتاق خودم میونم
ملیس: عمرن من پیش شما نمیدونم
جیمین: از خدا تم باش
ملیس: ایشششش
جیون : ترو خدا بمون دیگه
ملیس: ت کی از ماشین امدی؟
جیون: ی چند دقیقه میشه
ملیس: فقط بخاطر ت میمونم
جیون: یسسسسسسس
جیمین: بریم لباساتو جمع کن
ملیس: اوکی
۱۱.۳k
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.