سناریو

#سناریو
وقتی توی پارک دارید قدم می‌زنید که یهو یکی به زور میبوستت

نامجون : شما دوست عزیز داشتید چه گوهی میل میکردید؟ (لحن ترسناک )

جین : هوششش؟ برو حیوون
مرده : تو برو از کنار دوست دخترم
جین : چیت؟(با لحنی که میخواد طرفو جر بده )
مرده : ه...هیچی م...من ب ..باید ... برم
جین : گفتم برو حیوون گوش نکردی ..‌. حیوون بد( تمسخر و آروم ) ... حالا گمشو حیوون( داد)


شوگا : میگیره طرفو انقدر میزنه که بی هوش میشه
ا.ت : شوگا تروخدا ... ولش کن
شوگا : ا.ت حرف نزن
ا.ت : الان میکشیش
شوگا : چه بهتر یه انگل از جامعه کم میشه
ا.ت : نمیخوام بیام زندان دیدنت
شوگا : (لثه ای میخنده )... باشه ا‌.ت ولش میکنم اما همین یه بار
ا.ت : (خشکش زده)


جی هوپ : ا.ت ؟ این چیکار کرد؟
ا.ت : بخدا به زور منو بوسید
جی هوپ : به زور ها ؟ باشه ...کجا رفت ؟
ا.ت : اون جاس
جی هوپ: میره سمتش و میگه دفعه بعد سمت دوست دخترم پیدات شه ... زنده ات نمیزارم حروم زاده و یه مشت بهش میزنه و طرف میوفته زمین و میرید...


جیمین: هوی گاااو ... مگه اینجا طویه اس که هر کار میخوای میکنی ؟ ها؟( داد)
مرده : با من درست حرف بزن
جیمین: اوه اوه بزار به جرم مزاحمت زنگ بزنم پلیس اونا بیان ببرنت تو طویله ات
مرده : غلط کردم ...
جیمین : دیره ...


ته : آهای هرزه چه گوهی خوردی؟ هوششش وایسا ببینم ...میدوعه دنبال مرده
ا.ت : تهیونگ خواهش میکنم وایسا ... ولش کن
ته : کاریت نباشه ا.ت و بلاخره مرده رو گیره میاره و...🌚🤲


کوک: یه مشت میزنه طرف محکم میخوره زمین و سر و دهنش خونی میشه ...
کوک : آخی انقدر بچه بودی کوچولو ....
مرده : من یه مرده بالغ ام
کوک : آها.... اگه راست میگی پاشو و سعی کن یه مشت بهم بزنی
مرده : به زور پا میشه و میخواد بزندش که کوک محکم می زندش زمین و مرده خون بالا میاره
مرده: میتونیم با صحبت حلش کنیم ..
کوک: داریم حرف می‌زنیم دیگه ... زبون صحبت من کتکه ... ( زنده بمونه صلوات)🌚🤲

مایل به حمایت بیب ¿