- بچه ك بودم خیلی شیطون بودم بابامم دستِ بزنش خیلی خوب بو
- بچه ك بودم خیلی شیطون بودم بابامم دستِ بزنش خیلی خوب بود ، هروقت یه شیطنتی میکردم !
کمربندشو باز میکرد و . .
یه دلِ سیر کتکم میزد ، کتکه رو ك میخوردم و
تموم میشد بغضمو قورت میدادم ؛
نگاش میکردم و درحالی ك تموم سعیمو میکردم
اشکام سرازیر نشن میگفتم :
‹ هیچم درد نداشت . . ›
بعدم بدو بدو میرفتم تو اتاقم تا کسی اشکامو نبینه
دروغ چرا رفتنت کم از درد کمربند بابام نبود !
ولی میدونی چیه ‹ هیچم درد نداشت :)!💙'🎼 ›
کمربندشو باز میکرد و . .
یه دلِ سیر کتکم میزد ، کتکه رو ك میخوردم و
تموم میشد بغضمو قورت میدادم ؛
نگاش میکردم و درحالی ك تموم سعیمو میکردم
اشکام سرازیر نشن میگفتم :
‹ هیچم درد نداشت . . ›
بعدم بدو بدو میرفتم تو اتاقم تا کسی اشکامو نبینه
دروغ چرا رفتنت کم از درد کمربند بابام نبود !
ولی میدونی چیه ‹ هیچم درد نداشت :)!💙'🎼 ›
۹.۶k
۱۵ آذر ۱۴۰۱