رمان آیدل من

رمان : آیدل من

( در خواستی)
پارت 2


؟: تو قرار نیست مثل بقیه کلی مدت صبر کنی تا بری داخل گروهی تو همین الانم عضو هشتم بی تی اسی
ات: بی تی اس؟ چرا؟
؟: چون استعدادت واقعاً عالیه صدات چهرت اندامت رقصت همه چیزت عالیه پس من و داورا تصمیم گرفتیم به جایی که لیاقتت هست بری
ات: فقط من خانوادم موافق نیستن که آیدل بشم و هنوز بهشون نگفتم
؟: پدر و مادر بچه های توی گروه هم بعضی هاشون اینطوری بودن می‌تونی بیای اینجا ما بهت خوابگاه میدیم
ات: ولی من پول زیادی ندارم
؟: ما خرجتو میدیم بعد از اینکه به در آمد رسیدی با سودش ازت میگیرم
ات: بله خیلی ممنون
؟: راستی این کارتم بگیر هر موقع خواستی بیای اینجا بنداز گردنت تا کسی بهت چیزی نگه
ات: چشم
؟: خب پاشو بریم پیش هم‌گروهی هات
نمی‌دونم چرا استرس گرفتم نمی‌دونم وقتی شوگا منو ببینه چه واکنشی نشون میده
آخه همیشه میگه فکر آیدل شدن از سرم بیرون کنم چون دخترم ولی هیچ وقت نگفت براچی هیچ وقت دلیلشو نگفت
سوار آسانسور شدیم و یک طبقه رفتیم پایین
رفتیم سمت یه اتاق پشت در بودیم که این قمبول( پی دی نیم🤣) درو زد که نامجون در باز کرد ( بلاخره بی تی اس معروفه ات همه ی اعضا رو می‌شناسه البته زیادم معروف نه در حد معمولی معروفن)
نامجون: بله؟ ...سلام
پی دی نیم و ات: سلام
پی دی نیم: ات عضو جدیده
نامجون: عه خوش اومدی بیا داخل
پی دی نیم: من میرم شما باهم آشنا بشید
نامجون: چشم
وقتی قمبول رفت نامجون از کنار در رفت کنار
نامجون: بریم با بقیه اشنا بشیم
ات: باشه
رفتیم داخل همه درگیر کارهاشون بودن چند نفر داشتن با یه سری برگه ور میرفتن و شوگا و جیهوپ هم داشتن با لپ تاب کار میکردن
ات: سلام
همه سرا برگشت طرف من
نامجون: ات عضو هشتم گروهمون
شوگا: چی؟!
ات: سلام ( روبه شوگا)
شوگا: بیا کارت دارم ( عصبی)
دستمو گرفت و بردم اون طرف سالن توی یه اتاق که اونجا انگار آهنگ هارو ظبط میکردن ولی خب کسی اونجا نبود
شوگا: تو اینجا چیکار می‌کنی ؟
ات: نامجون که گفت
شوگا: ببین من واقعاً اعصاب ندارم لطفاً شوخی نکن
ات: شوخی نیست
شوگا: رئیسمون گفت عضو هشتممون صداش خیلی خوبه
ات: معلومه که صدام خوبه
شوگا: چرا تا حالا نگفته بودی بهم
ات: همینطوری
شوگا: ات من قبلاً بهت گفته بودم آیدل بودن چقدر بده به خصوص برای دخترا
دیدگاه ها (۱۷)

آیدل من ( درخواستی)پارت ۳شوگا: ات من قبلاً بهت گفته بودم آید...

رمان: ایدل من ( درخواستی)پارت ۴ات: نیس...شوگا: خودت خوب می‌د...

رمان : آیدل من ( در خواستی)یواشکی خانوادم تست دادم و کمپانی ...

کسایی که گفتید چقدر دیر به دیر میزارید من دو هفتس وضعیتم این...

آیدل من ( در خواستی )پارت ۱۹ شوگا: یه دقیقه برا خودت سر خود ...

آیدل من ( در خواستی )پارت ۲۳شوگا: آره .. شماها دنبال چی هستی...

آیدل من ( در خواستی)پارت ۲۲شوگا: هم من از دیشب راضیم هم تو پ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط