تصور میکردم دیگر به او فکر نمیکنم اما کافی بود لحظه ای در

تصور میکردم دیگر به او فکر نمیکنم اما کافی بود لحظه ای در محلی اندکی آرام، تنها شوم، تا دوباره یاد او به سراغم بیاید!
آنا گاوالدا
دیدگاه ها (۴)

#قهرمانکاش شماره رستمی و داشتیم زنگ میزدیم با هم به اینا فحش...

خیلی قشنگه 😍

🐠 @Mahi_mag #شعرمن زخم های بی نظیری به تن دارم اماتو مهربان...

منـم آن دخــتــرک ِسِــرتـقِ لـجـبــازِ نــفــهــمهرچه پس می...

من ، عاشق تو شده ام . خود من هم دیگر چیزی به جز خود تو نیستم...

چند روز بعدَ از اینکه احساسِ پوچی و پوکی میکردم چند خط کتاب ...

ترجمه خلاصه لایو تهیونگ در ویورس🐯 : یک لحظه صبر کنید... *به ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط