آیا این عشق واقعی است
ات ویو
با همه خداحافظی کردمو اومدم بیرون...رفتم سمت سوپر مارکت و چند تا انرژی زا گرفتم بعد راه افتادم سمت خونه وقتی رسیدم دیدم جیمین راحت خوابیده...هوففف خداروشکر تب نداره گزاشتم بخوابه...بعد رفتم پیش دخترم دیدم داره شیر میخوره ای ننه کپی باباشه تا منو دید شروع کرد خندیدن
ات:هر هر هر...رو آب بخندی بچه
خنده هاش بیشتر شد فهمیدم داره به پشت سرم میخنده برگشتم دیدیم جیمین با یه موهای به هم ریخته و صورت قرمز و پوکر داره ب من نگاه میکنه منم قش کردم از خنده
جیمین:کوفت...خنده داره؟
ات:آره خیلی
جیمین:کجا فودی؟
ات:سر کار
جیمین:بعدش کجا بودی؟
ات:سوپر مارکت
جیمین:بعدش اومدی خونه دیگه؟
ات:بله جناب سروان
جیمین:مرض
ات:(خنده)
جهت اطلاع بچه ها اینا دخترشون رو ایزول صدا میکنن
ایزول:آپا
جیمین:جونم زندگیم
ایزول: ژودی خوف میشی
جیمین خواست بره بغلش کنه ک نزاشتم
ات:نوب شما سرماخوردی
برگشت سمت ایزول
جیمین:خیلی مامان نامردی داری
ات:ببین جیمین به ولاه ی زن گرفتی هم دانشگاه میره هم خواننده هم ی مادره هم ی زن خوب
جیمین:کی گفته زن خوب
اشک تو چشام جمع شد...ینی آنقدر بی ارزشم....من ک بخاطر جیمین فرار کردم ولی الان....
جیمین:ات به خدا شوخی کردم گر...ایییییی
ات:جیمیننننن
یهو دیدم دولا شد
ات:چیشد جیمیننننن
جیمین:سرم درد میکنه ی لحظه
دیدم تب شدید کرده بردمش رو تخت و پاشویهش کردم ایزول هم از صدا معلوم بود داره گریه میکنه
با همه خداحافظی کردمو اومدم بیرون...رفتم سمت سوپر مارکت و چند تا انرژی زا گرفتم بعد راه افتادم سمت خونه وقتی رسیدم دیدم جیمین راحت خوابیده...هوففف خداروشکر تب نداره گزاشتم بخوابه...بعد رفتم پیش دخترم دیدم داره شیر میخوره ای ننه کپی باباشه تا منو دید شروع کرد خندیدن
ات:هر هر هر...رو آب بخندی بچه
خنده هاش بیشتر شد فهمیدم داره به پشت سرم میخنده برگشتم دیدیم جیمین با یه موهای به هم ریخته و صورت قرمز و پوکر داره ب من نگاه میکنه منم قش کردم از خنده
جیمین:کوفت...خنده داره؟
ات:آره خیلی
جیمین:کجا فودی؟
ات:سر کار
جیمین:بعدش کجا بودی؟
ات:سوپر مارکت
جیمین:بعدش اومدی خونه دیگه؟
ات:بله جناب سروان
جیمین:مرض
ات:(خنده)
جهت اطلاع بچه ها اینا دخترشون رو ایزول صدا میکنن
ایزول:آپا
جیمین:جونم زندگیم
ایزول: ژودی خوف میشی
جیمین خواست بره بغلش کنه ک نزاشتم
ات:نوب شما سرماخوردی
برگشت سمت ایزول
جیمین:خیلی مامان نامردی داری
ات:ببین جیمین به ولاه ی زن گرفتی هم دانشگاه میره هم خواننده هم ی مادره هم ی زن خوب
جیمین:کی گفته زن خوب
اشک تو چشام جمع شد...ینی آنقدر بی ارزشم....من ک بخاطر جیمین فرار کردم ولی الان....
جیمین:ات به خدا شوخی کردم گر...ایییییی
ات:جیمیننننن
یهو دیدم دولا شد
ات:چیشد جیمیننننن
جیمین:سرم درد میکنه ی لحظه
دیدم تب شدید کرده بردمش رو تخت و پاشویهش کردم ایزول هم از صدا معلوم بود داره گریه میکنه
۱.۱k
۲۶ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.