آیا این عشق واقعی است
زنگ زدم لیا که بیاد وقتی اومد چک کرد گفت که علائم حیاتی دارن از بین میرن زنگ زد آمبولانس منم چشم دیدن جیمین رو تو اون حال نداشتم رفتم تو اتاق ایزول بچم از بس گریه کرده بود قرمز بود سفت بقلش کردم برای اینکه آروم بشه از سینه بهش شیر دادم که از شدت خستگی خوابش برد صدای آمبولانس اومد جیمین رو سوار کردن و بردن منم با ماشین پشتش زنگ زدم کوک
کوک:الو کدوم خری این وقت شب زنگ زده
ات:گمشو بیا به این آدرس که میفرستم
کوک:ات....
قطع کردن و آدرس بیمارستان براش فرستادم
رسیدیم رفتم داخل همینطور که ایزول بقلم بود شروع کردم به گریه که دیدم کوک هم خودشو رسوند
کوک:ات اینجا چ خبره
ات:جیمین حالش بد شدددددد...هق...نباید ترکم کنه خداااا....چرا انقدر بدبختم
که با صدای دستگاه خشکم زد
پرستارا:آقای دکتر داریم مریضی از دست میدیم...
ات:خیلی ترسیدم که یاد حرف جیمین افتادم
فلش بک به ماه پیش
جیمین:ات اون ماهو نگاه کن
ات:خب...
جیمین:اون ماه مثل ما آدما میمونه بعضی مواقع به آخر خط میرسه ولی بعد ۱۵ روز دوباره به ی کره گرد تبدیل میشه
اگه من ی بار ی اتفاق مثل این برام بیوفته نگران نباش...زودی خوب پیشم
پایان فلش بک
با این فکر لبخندی زدم که صدای پرستارا اومد
پرستار:علائم حیاتی داره برمیگرده.
خیلی خوشحال بودم که دیدم ایزول نیسا
ات:ک..کوک
کوک:ها
ات:ای...ایزول نیستتتتت
کوک:وای خداوندا برو از اون طرف منم از این ور
باشه ای گفتم تقریبا نیم ساعت دنبالش بودم
کوک:الو کدوم خری این وقت شب زنگ زده
ات:گمشو بیا به این آدرس که میفرستم
کوک:ات....
قطع کردن و آدرس بیمارستان براش فرستادم
رسیدیم رفتم داخل همینطور که ایزول بقلم بود شروع کردم به گریه که دیدم کوک هم خودشو رسوند
کوک:ات اینجا چ خبره
ات:جیمین حالش بد شدددددد...هق...نباید ترکم کنه خداااا....چرا انقدر بدبختم
که با صدای دستگاه خشکم زد
پرستارا:آقای دکتر داریم مریضی از دست میدیم...
ات:خیلی ترسیدم که یاد حرف جیمین افتادم
فلش بک به ماه پیش
جیمین:ات اون ماهو نگاه کن
ات:خب...
جیمین:اون ماه مثل ما آدما میمونه بعضی مواقع به آخر خط میرسه ولی بعد ۱۵ روز دوباره به ی کره گرد تبدیل میشه
اگه من ی بار ی اتفاق مثل این برام بیوفته نگران نباش...زودی خوب پیشم
پایان فلش بک
با این فکر لبخندی زدم که صدای پرستارا اومد
پرستار:علائم حیاتی داره برمیگرده.
خیلی خوشحال بودم که دیدم ایزول نیسا
ات:ک..کوک
کوک:ها
ات:ای...ایزول نیستتتتت
کوک:وای خداوندا برو از اون طرف منم از این ور
باشه ای گفتم تقریبا نیم ساعت دنبالش بودم
۱.۱k
۲۶ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.