به بغل کردن یک حادثه در خواب قسم
به بغل کردن یک حادثه در خواب قسم
به هیاهوی سکوت دل مرداب قسم
به شقایق، به نسیم، به غم پوشش پارینهٔ من
و همین خون کبود که غزل میچکد از سینهٔ من
و نگاه نگران دمصبح در وداع گل و مهتاب قسم
به همان رهگذر خانهٔ دوست
و گل باغچهٔ کوچک اشعار حمید
و زمین خوردن یک واژهٔ گرم
در زمستان شب شعر فروغ
به غزلهای در آغوش نگاه
به سرود همهٔ خاطرهها
و شعور خود این آب قسم
به قدمهای پر از نور خدا
کودکی کردن یک باغچه با همهمهٔ چلچلهها
نه به ساحل، نه به گرداب
به سکوت دل رسوای نفس
به تمنای تب تند غزل
نقش لبخند پر از درد سفر
به غزلهای فروخوردهٔ سهراب قسم
به خود ِتشنگیه آب قسم
به بغل کردن یک حادثه در خواب قسم
به گلِ خنده در این شعر پر از یاس قسم
به نفس های دل خستهٔ احساس قسم
زندگی گرمتر از مستی یک خاطره نیست
زندگی بیشتر از چیدن یک ستاره نیست
زندگی فرصت پیمودن یک فاصله است
زندگی سکوت پنهان همین چلچه است
زندگی گرمی پیوند دو افروخته است
زندگی بیشترش قبل سفر سوخته است
زندگی لذت نوشیدن یک دانه انار
در دهان گس انجیر دل است
زندگی بغض غزلهای " شما "
بعد سی سالگیه مرگ گل "سهراب" است
#ارس_آرامی
به هیاهوی سکوت دل مرداب قسم
به شقایق، به نسیم، به غم پوشش پارینهٔ من
و همین خون کبود که غزل میچکد از سینهٔ من
و نگاه نگران دمصبح در وداع گل و مهتاب قسم
به همان رهگذر خانهٔ دوست
و گل باغچهٔ کوچک اشعار حمید
و زمین خوردن یک واژهٔ گرم
در زمستان شب شعر فروغ
به غزلهای در آغوش نگاه
به سرود همهٔ خاطرهها
و شعور خود این آب قسم
به قدمهای پر از نور خدا
کودکی کردن یک باغچه با همهمهٔ چلچلهها
نه به ساحل، نه به گرداب
به سکوت دل رسوای نفس
به تمنای تب تند غزل
نقش لبخند پر از درد سفر
به غزلهای فروخوردهٔ سهراب قسم
به خود ِتشنگیه آب قسم
به بغل کردن یک حادثه در خواب قسم
به گلِ خنده در این شعر پر از یاس قسم
به نفس های دل خستهٔ احساس قسم
زندگی گرمتر از مستی یک خاطره نیست
زندگی بیشتر از چیدن یک ستاره نیست
زندگی فرصت پیمودن یک فاصله است
زندگی سکوت پنهان همین چلچه است
زندگی گرمی پیوند دو افروخته است
زندگی بیشترش قبل سفر سوخته است
زندگی لذت نوشیدن یک دانه انار
در دهان گس انجیر دل است
زندگی بغض غزلهای " شما "
بعد سی سالگیه مرگ گل "سهراب" است
#ارس_آرامی
۴۷۳
۱۴ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.