بهار توییکه می آیی و دستهایم شکوفه می دهند ناغافل!تویی که با تمامِ خستگیباز هم آرامشی!باز هزار ستاره ی بی افولهزار پروانه ی بیقرار هزار شوق بی دلیل رادر خلوتِ آغوشِ من میریزی انگار بهار تویی...