عشق در نگاه اول
عشق در نگاه اول...
پارت ۲۲🪄
و جیهوپ رفت بیرون منم خواستم برم بیرون که ا سر خوردم به یکی سرم رو که اوردم بالا استاد نامجون رو دیدم وایییی شت...
_خیلی معدرت میخوام استاد حواسم نبود
♡مشکلی نیست ولی حواستو جمع کن
×داداش داداش تروخدا به حرفام گوش کن
وایسا نه نه این امکان نداره استاد نامجون داداش یونگیههههه وایییییی....
♡بسه من عمرا بیام به اون مهمونی بیام
×خب من الان به بابا چی بگم
♡هوفففف چه گیری با تو افتادم بچهباش میام
×مرسییییی
(نامی وارد میشود)
و استاد نامجون رفت یونگی رفت تو کلاس یه جورایی فضولیم گل کرد و رفتم کنارش نشستم و خجالتم رو کنار گزاشتم...
_چیزه یه سوال
سرش رو بالا اورد و نگام کرد...
×هوممممم
_داداشت چیز یعنی استاد کیم نامجون درباره مهمونی حرف زد خب چیزه میگم چه مهمونی هست
×مهمونی رو نمیدونم ولی از بابام شنیدم برا عقد دخترخالمه
_اها
×خب میدونی من به داداشم دروغ گفتم که بابام گفتم خودم میخوام ببرش به اون مهمونی و یه جفت براش پیدا کنم
_اها خوب اسم دختر خالت چیه
×جانگ سوفیا
_وادهلللل خانواده ی ماهم اونجا دعوته
×واقعا
_اوهومم تازه خودمم میخوام واسه داداشم جفت پیدا کنم
×واو پس تو یه مهمونی دنبال یه چیز میگردیم
_اوهوم
×راستی اولین ارض...ات توسط من چطور بود(نیشخند میزنه میخواد موچی رو اذیت کنه)
_هااااا چیز من دیگه باید برم
×کجا جواب ندادی که
_حیح باییی
و دویدم و از کلاس خارج شدم وایییی نزدیک بود دوباره گوجه شم ابروم بره هوفففف....
شرط
۱۲ لایک
۱۵ کامنت
۷۵ فالور
yona_park
پارت ۲۲🪄
و جیهوپ رفت بیرون منم خواستم برم بیرون که ا سر خوردم به یکی سرم رو که اوردم بالا استاد نامجون رو دیدم وایییی شت...
_خیلی معدرت میخوام استاد حواسم نبود
♡مشکلی نیست ولی حواستو جمع کن
×داداش داداش تروخدا به حرفام گوش کن
وایسا نه نه این امکان نداره استاد نامجون داداش یونگیههههه وایییییی....
♡بسه من عمرا بیام به اون مهمونی بیام
×خب من الان به بابا چی بگم
♡هوفففف چه گیری با تو افتادم بچهباش میام
×مرسییییی
(نامی وارد میشود)
و استاد نامجون رفت یونگی رفت تو کلاس یه جورایی فضولیم گل کرد و رفتم کنارش نشستم و خجالتم رو کنار گزاشتم...
_چیزه یه سوال
سرش رو بالا اورد و نگام کرد...
×هوممممم
_داداشت چیز یعنی استاد کیم نامجون درباره مهمونی حرف زد خب چیزه میگم چه مهمونی هست
×مهمونی رو نمیدونم ولی از بابام شنیدم برا عقد دخترخالمه
_اها
×خب میدونی من به داداشم دروغ گفتم که بابام گفتم خودم میخوام ببرش به اون مهمونی و یه جفت براش پیدا کنم
_اها خوب اسم دختر خالت چیه
×جانگ سوفیا
_وادهلللل خانواده ی ماهم اونجا دعوته
×واقعا
_اوهومم تازه خودمم میخوام واسه داداشم جفت پیدا کنم
×واو پس تو یه مهمونی دنبال یه چیز میگردیم
_اوهوم
×راستی اولین ارض...ات توسط من چطور بود(نیشخند میزنه میخواد موچی رو اذیت کنه)
_هااااا چیز من دیگه باید برم
×کجا جواب ندادی که
_حیح باییی
و دویدم و از کلاس خارج شدم وایییی نزدیک بود دوباره گوجه شم ابروم بره هوفففف....
شرط
۱۲ لایک
۱۵ کامنت
۷۵ فالور
yona_park
- ۴.۸k
- ۱۰ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط