آنکه دائم نفسش حس تو را داشت منم

آنکه دائم نفسش حس تو را داشت منم
این چنین عشق تو در سینه نگهـــداشت منم.. .

آنکه در ناز فرو رفته و شاداب ، توئی
آنکه دل کاشت ولی دلهره برداشت منم....

دگر آنکه نگشود دفتر احساس ، توئی
آنکه رویای تو را خاطره پنداشت منم....

آنکه کافر به دل مومن من بود توئی
آنکه هر شعر تو را معجزه انگاشت منم.....

آنکه بر سینه ی من خنجر غم کوفت توئی
او که قامت به قد تیر بر افراشت منم.....

او که در باغ غزل گشت و خرامید توئی
او که یک بوته در این باغچه نگذاشت منم....

#خدا
#عشق
#مخاطب_خاص
دیدگاه ها (۱)

قدم اهسته بردار ,زیر پایت یک دل استیک دل پر خون زما,افتاد...

نیامدم که بخواهم کنار من باشیمیان این همه بیگانه یار من باشی...

دوستت دارم..چرایش پای تو،ممکنش کردم،محالش پای تومیگریزی از م...

نداند کسی جز من و روز و شبکه بر من چه روز و چه شبها گذشتچه ح...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط