دوستت دارمچرایش پای تو

دوستت دارم..چرایش پای تو،

ممکنش کردم،محالش پای تو

میگریزی از من و احساس من

دل شکستن هم ،گناهش پای تو

آمدی آتش زدی بر جان من

درد بی درمان گرفتن هم،دوایش پای تو

من اسیرم در میان آن دو چشم

قفل زندان را شکستن هم،سزایش پای تو

سوختم،آتش گرفتم زین سبب

آب بر آتش نهادن هم جزایش پای تو

پای رفتن هم ندارم من،از کوی دلت

پا نهادن بر دل مست و خرابم پای تو...


#خدا
#عشق
#مخاطب_خاص
دیدگاه ها (۱)

آنکه دائم نفسش حس تو را داشت منماین چنین عشق تو در سینه نگهـ...

قدم اهسته بردار ,زیر پایت یک دل استیک دل پر خون زما,افتاد...

نداند کسی جز من و روز و شبکه بر من چه روز و چه شبها گذشتچه ح...

دلبسته به یک ثانیه دیدارِتو بودماین عمرکه بی حوصله ناچارِتوب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط