جانی که زده دل به تو پیوند به چند است

جانی که زده دل به تو پیوند ، به چند است
یک چشم که دل را بکند بند به چند است ؟

در دامنه ی عشق تو در فکر صعودم
آن قامت رعنای دماوند به چند است ؟

صبرم شده لبریز شرابی به لبم ریز
جام از لب شیرین تو ای قند به چند است ؟

هر شب من و دل در تب و تابیم ، که قدرِ
این سینه ی سوزانِ چو اسپند به چند است ؟

سردم شده کوتاه کن این فاصله ها را
آغوش پر از مهر تو دلبند به چند است ؟

برگرد و فراموش کن این کینه و اندوه
آن کس که ببخشد به تو لبخند ، به چند است ؟

فرهاد نگاه تو شروعی ست دوباره
شیرین تو ام جان تو سوگند به چند است ؟

#فرزانه_سیفی
دیدگاه ها (۱)

و من از آغازین روز آفرینشم در جست‌وجوی وطنی بودم برای پیشانی...

آهسلمیچنگ انگشتانت اگر می‌بودخنیایی می‌شد؛ به هزا...

دلخوش نشسته امکه شاید گذر کنیلعنت به شایدی که مهیّا نمیشود.....

و آن‌هنگام که در پیشگاه حُسن‌‌ات قرار گرفتم ساکت ایستادم،که ...

🌹اعوذبالله من الشیطان رجیم🌺☘🌼بِسْمِ ألله ألرحْمنِ ألرَحيمْأل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط