جیمین فیک زندگی پارت ۹۸#
جیمین فیک زندگی پارت ۹۸#
چهار ماه بعد تو مطب دکتر
گوشیم زنگ خورد جیمین بود
جیمین: عزیزم حالت خوبه ؟ دکتر چی گفت ؟ بچه دختره ؟یا پسر خودمه؟
ات: عشقم الان میام خونه
جیمین: باشه تو راه هرچی خواستی بخر واستا برات پول بزنم
ات: نیاز نیست دارم
جیمین: باشه پس صبر کن ببام دنبالت
ات: باشه . بای
جیمین: مواظبت کن بای بای
گوشی رو قطع کردم که دکتر اومد جواب ازمایش رو بهم داد . برگه ها رو برداشتم و بعد از دیدن جواب کلی ذوق کردم و بالا پایین میپریدم که یادم اومد جیمین قرار بود بیاد دنبالم.
همینجوری گوشی دستم بود دنبال ماشینش میگشتم
ات : کدوم گوری هستی پس؟
جیمین: پشت سرت
سرم و چرخوندم که دیدمش و دوییدم سمتش و سوار ماشینش شدم
ات: ماشینت خیلی گرمه
جیمین: عزیزم هوا به این سردی
ات: کجاش سرده
جیمین: اینا رو ول کن بچم چیه
ات: خودت چی فکر میکنی
جیمین: عشقم اگه میدونستم چرا باید بپرسم
ات: میشه قبلش برام بستنی بگیری
جیمین: الان بستی میخوایی
ات: خب چیه من که نخواستم دخترت هوس کرد
اول متوجه حرفم نبود که یه لحظه انگار خشکش زد . فکر کنم تازه فهمید چی گفتم .
با تعجب و ذوق نگام میکرد
جیمین: دختره؟...
چهار ماه بعد تو مطب دکتر
گوشیم زنگ خورد جیمین بود
جیمین: عزیزم حالت خوبه ؟ دکتر چی گفت ؟ بچه دختره ؟یا پسر خودمه؟
ات: عشقم الان میام خونه
جیمین: باشه تو راه هرچی خواستی بخر واستا برات پول بزنم
ات: نیاز نیست دارم
جیمین: باشه پس صبر کن ببام دنبالت
ات: باشه . بای
جیمین: مواظبت کن بای بای
گوشی رو قطع کردم که دکتر اومد جواب ازمایش رو بهم داد . برگه ها رو برداشتم و بعد از دیدن جواب کلی ذوق کردم و بالا پایین میپریدم که یادم اومد جیمین قرار بود بیاد دنبالم.
همینجوری گوشی دستم بود دنبال ماشینش میگشتم
ات : کدوم گوری هستی پس؟
جیمین: پشت سرت
سرم و چرخوندم که دیدمش و دوییدم سمتش و سوار ماشینش شدم
ات: ماشینت خیلی گرمه
جیمین: عزیزم هوا به این سردی
ات: کجاش سرده
جیمین: اینا رو ول کن بچم چیه
ات: خودت چی فکر میکنی
جیمین: عشقم اگه میدونستم چرا باید بپرسم
ات: میشه قبلش برام بستنی بگیری
جیمین: الان بستی میخوایی
ات: خب چیه من که نخواستم دخترت هوس کرد
اول متوجه حرفم نبود که یه لحظه انگار خشکش زد . فکر کنم تازه فهمید چی گفتم .
با تعجب و ذوق نگام میکرد
جیمین: دختره؟...
- ۹.۵k
- ۰۶ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط