بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت چهارم :
همینها به وقتش، البته نه از حبّ وطن، بلکه از روی بغض به خدا، شهید راه وطن میگویند، ولی به شهید راه خدا، اشکال توحیدی می گیرند!
خب حالا اگر کسی خواست خود را فدای خدا کند، آیا راه دیگری دارد جز این که با تبعیت از امام،فی سبیلالله مجاهدت کند،از امام حمایت و محافظت نماید، در حقیقت جانش را فدای جان امام کند؟! آیا خدا غیر از این خواسته است؟
مالک کیست؟ مگر جان مال من است که من فدای خدا یا این و آن کنم؟ جان مال خداست، همه چیز مال خداست و هر چه داده، به امانت داده، لذا پس میگیرد. فقط فرموده که خیانت در امانت نکن و آن چه مال من است و به امانت به تو دادم، در راه دیگران فدا نکن.
خب، حالا میپرسیم: خدایا، چگونه وصل به تو شوم و این امانت جان را به خودت بازگردانم؟ میفرماید: وصل شو. قطره را به دریا وصل کن. میپرسید: به چه وصل شوم؟ میفرماید:به حبل الله و به عروة الوثقی. یقیناً حبل خدا، به غیر از خود خداست. چنان که اسم خدا، غیر از خود خدا بود.
خب حالا بفرما آن حبل الله چیست یا کیست؟ میفرماید: حُجج من. خلیفه من و آن که او را بر تو امام قرار دادم.
پس حتی اتصال نیز با وسیله انجام میشود، جان به خدا تسلیم کردن نیز با وسیله انجام میشود.
پس،جانم فدای امام حسین علیه السلام، همان جانم تسلیم خداست، به امر خداست، راه قرب به خداست.
مگر ما میتوانیم جان را فدای خدا کنیم؟ مال خودش است.بلکه فرموده:در راه من فی سبیل الله،استفاده کن.آیا سبیل الله و صراط مستقیم به غیر از امام است؟
خداوند متعال فرمود: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ - اى كسانى كه ايمان آوردهايد، اگر خدا را يارى كنيد ياريتان مىكند و گامهايتان را استوار مىدارد.(سوره محمد آیه 7)
امام حسین علیه السلام نیز قبل از شهادت، به - هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُنی، اتمام حجت نمود، حالا یک عده بگویند: نخیر، این اشکال دارد، ما فقط خودِ خدا را نصرت میکنیم! گویی خداوند متعال العیاذبالله درمانده شده و نصرت می طلبد و اینها میخواهند خدا را نصرت دهند! اما مؤمن میگوید: لَبیک یا حسین - روحی فداک - بابی انت و امّی، که این همان جانم فدایت یا حسین است.(پایان)
پاسخ قسمت چهارم :
همینها به وقتش، البته نه از حبّ وطن، بلکه از روی بغض به خدا، شهید راه وطن میگویند، ولی به شهید راه خدا، اشکال توحیدی می گیرند!
خب حالا اگر کسی خواست خود را فدای خدا کند، آیا راه دیگری دارد جز این که با تبعیت از امام،فی سبیلالله مجاهدت کند،از امام حمایت و محافظت نماید، در حقیقت جانش را فدای جان امام کند؟! آیا خدا غیر از این خواسته است؟
مالک کیست؟ مگر جان مال من است که من فدای خدا یا این و آن کنم؟ جان مال خداست، همه چیز مال خداست و هر چه داده، به امانت داده، لذا پس میگیرد. فقط فرموده که خیانت در امانت نکن و آن چه مال من است و به امانت به تو دادم، در راه دیگران فدا نکن.
خب، حالا میپرسیم: خدایا، چگونه وصل به تو شوم و این امانت جان را به خودت بازگردانم؟ میفرماید: وصل شو. قطره را به دریا وصل کن. میپرسید: به چه وصل شوم؟ میفرماید:به حبل الله و به عروة الوثقی. یقیناً حبل خدا، به غیر از خود خداست. چنان که اسم خدا، غیر از خود خدا بود.
خب حالا بفرما آن حبل الله چیست یا کیست؟ میفرماید: حُجج من. خلیفه من و آن که او را بر تو امام قرار دادم.
پس حتی اتصال نیز با وسیله انجام میشود، جان به خدا تسلیم کردن نیز با وسیله انجام میشود.
پس،جانم فدای امام حسین علیه السلام، همان جانم تسلیم خداست، به امر خداست، راه قرب به خداست.
مگر ما میتوانیم جان را فدای خدا کنیم؟ مال خودش است.بلکه فرموده:در راه من فی سبیل الله،استفاده کن.آیا سبیل الله و صراط مستقیم به غیر از امام است؟
خداوند متعال فرمود: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ - اى كسانى كه ايمان آوردهايد، اگر خدا را يارى كنيد ياريتان مىكند و گامهايتان را استوار مىدارد.(سوره محمد آیه 7)
امام حسین علیه السلام نیز قبل از شهادت، به - هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُنی، اتمام حجت نمود، حالا یک عده بگویند: نخیر، این اشکال دارد، ما فقط خودِ خدا را نصرت میکنیم! گویی خداوند متعال العیاذبالله درمانده شده و نصرت می طلبد و اینها میخواهند خدا را نصرت دهند! اما مؤمن میگوید: لَبیک یا حسین - روحی فداک - بابی انت و امّی، که این همان جانم فدایت یا حسین است.(پایان)
۶۹۰
۰۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.