رمان دنیای من
رمان دنیای من
پارت ۳
نترس من کاریت ندارم
دیانا، گریه
ارسلان، چی شده
دیانا، نمیدونم چرا دلم میگفت بهش بگو اون کمکت میکنه کل داستان رو بهش گفتم
ارسلان، آخی ( اروم) اسمت چی
دیانا، اسمم دیانا .. با هق هق ..
ارسلان،آروم باش کاریک که نکردن
دیانا، نه .. با هق هق ..
ارسلان، اسم من ارسلانه
دیانا،چیکار کنم جایی ندارم برم خونه دوباره بابام منو میده دست اونا
ارسلان، لازم نیست جایی بری
بچه ها ببخشید که کم هست سعی میکنم توی این تعطیلات پارت ها رو طولانی تر کنم
دوستون دارم مرسی از همکاری تون 😘😘😘🥰
پارت ۳
نترس من کاریت ندارم
دیانا، گریه
ارسلان، چی شده
دیانا، نمیدونم چرا دلم میگفت بهش بگو اون کمکت میکنه کل داستان رو بهش گفتم
ارسلان، آخی ( اروم) اسمت چی
دیانا، اسمم دیانا .. با هق هق ..
ارسلان،آروم باش کاریک که نکردن
دیانا، نه .. با هق هق ..
ارسلان، اسم من ارسلانه
دیانا،چیکار کنم جایی ندارم برم خونه دوباره بابام منو میده دست اونا
ارسلان، لازم نیست جایی بری
بچه ها ببخشید که کم هست سعی میکنم توی این تعطیلات پارت ها رو طولانی تر کنم
دوستون دارم مرسی از همکاری تون 😘😘😘🥰
۵.۸k
۲۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.