My daddy Ⓟ⁶⁵
My daddy Ⓟ⁶⁵
ات:نمی خورم
برو جیمین بیدار کن بیاد با زنش غذا بخورن(🗿)
یونا:نکنه داری پاره میشی که قرار سه ماه دیگه بچمون به دنیا بیاد
ات:اخه عقب مونده کیو دیدی بخواد برای زاییدن گاوی مثل تو پاره شه حسودی کنه
یونا:درست حرف بزن
ات:نمی خوام
جیمین میاد پایین
جیمین:ات چی نمی خوای
ات:به توچه
یونا:بیب هیچی زنت کصخل شده
جیمین:درست حرف بزن نزار یه خط بهت خندیدم یه صفحه بهت برینم
یونا:جیمین
جیمین:زهرمار
جیمین:ات بیا ناهار
ات:نمی خورم
جیمین:گفتم بیا ناز نکن
ات:ناز نمی کنم دلم درد میکنه
جیمین:چرا عشقم چی شده(میاد بغلش میشینه)
ات:برو گمشو اون ور
یادم نرفته باهام چیکار کردی
جیمین:چیکار کردم مگه
ات:الزایمر داری؟
یادت نمیاد با اون دختره رقصیدی لیا رو از خونه پرت کردی بیرون با این خر رفتی سونوگرافی اون طور قربون صدقش رفتی
باور نمی کنم دو روز فقط دو روز بعد عروسی قلبمو شکوندی واقعا که فک نمی کردم همچین ادمی باشی
جیمین:بیبی یادته تو هم رفته بار بعد بهت اجازه دادم توضیح دادی
ات:خب؟
جیمین:خب توهم باید به من اجازه بدی توضیح بدم همه چیو
ات:می شنوم
جیمین:تو بار دختره اومد خودش بهم چسبید شوگا جونگ کوک تهیونگ هم شاهدا
ات:چجوری ثابت میکنی
جیمین:ثابت نمی کنم
توهم داری نشون میدی به من اعتماد نداری
ات:من بیشتر از خودم بهت اعتماد دارم
جیمین:بعدیم که به یونا عن میچسبیدم این بود که میخواستم حرص تو رو در بیارم
ات:(میزنه به شونش) جیمین خیلی بیشوری
جیمین:هععع
لیام هم که باعث شد تو مشرب بخوری پسره بهت دست زد دیگه حق نداری ببینیش
ات:جیمین
لطفا🥺
جیمین:قیافتو اون طوری نکن
ات:جیمین🥺
جیمین:ماهی یه بار میبینیش
ات:اما
جیمین:هیشش همین که گفتم ماهی یه بار برات خیلیم زیادیه
حالا هم بیا ناهار
ات:نمی خورم
چون دلم درد میکنه
جیمین:بریم دکتر
ات:نه نزدیک پریودیمه عادیه
جیمین:منم نمی خورم
ات:چرا برو بخور
جیمین:نچ
گوشی جیمین زنگ میخوره
جیمین:الو
تهیونگ:الو جیمین ببین امشب وسایلتو جمع کن باید بریم امریکا
جیمین:چرا
تهیونگ:برای محموله
جیمین:اوفففف باشه فعلا
ات:چیشده
جیمین:باید برم امریکا
یونا:امریکا چرا عشقم اخه قرار بود جشن بگیریم
ات:جشن بگیرین واتتت این چی میگه
جیمین:عشقم یونا دیگه کوصشر زیاد میگه
ات:چرا امریکا میری
جیمین:برای یه محموله باید بریم
ات:کی میای
جیمین:نمی دونم بزار پرسیدم میگم
ات:اوفففف دلم برات تنگ میشه موچی (بغلش میکنه)
ات:میشه یه کاری کنیم
جیمین:چی بیبی گرل😏
ات: . . . . . . . . . .
شرط پارت بعد:
39لایک۴۰کامنت
ات:نمی خورم
برو جیمین بیدار کن بیاد با زنش غذا بخورن(🗿)
یونا:نکنه داری پاره میشی که قرار سه ماه دیگه بچمون به دنیا بیاد
ات:اخه عقب مونده کیو دیدی بخواد برای زاییدن گاوی مثل تو پاره شه حسودی کنه
یونا:درست حرف بزن
ات:نمی خوام
جیمین میاد پایین
جیمین:ات چی نمی خوای
ات:به توچه
یونا:بیب هیچی زنت کصخل شده
جیمین:درست حرف بزن نزار یه خط بهت خندیدم یه صفحه بهت برینم
یونا:جیمین
جیمین:زهرمار
جیمین:ات بیا ناهار
ات:نمی خورم
جیمین:گفتم بیا ناز نکن
ات:ناز نمی کنم دلم درد میکنه
جیمین:چرا عشقم چی شده(میاد بغلش میشینه)
ات:برو گمشو اون ور
یادم نرفته باهام چیکار کردی
جیمین:چیکار کردم مگه
ات:الزایمر داری؟
یادت نمیاد با اون دختره رقصیدی لیا رو از خونه پرت کردی بیرون با این خر رفتی سونوگرافی اون طور قربون صدقش رفتی
باور نمی کنم دو روز فقط دو روز بعد عروسی قلبمو شکوندی واقعا که فک نمی کردم همچین ادمی باشی
جیمین:بیبی یادته تو هم رفته بار بعد بهت اجازه دادم توضیح دادی
ات:خب؟
جیمین:خب توهم باید به من اجازه بدی توضیح بدم همه چیو
ات:می شنوم
جیمین:تو بار دختره اومد خودش بهم چسبید شوگا جونگ کوک تهیونگ هم شاهدا
ات:چجوری ثابت میکنی
جیمین:ثابت نمی کنم
توهم داری نشون میدی به من اعتماد نداری
ات:من بیشتر از خودم بهت اعتماد دارم
جیمین:بعدیم که به یونا عن میچسبیدم این بود که میخواستم حرص تو رو در بیارم
ات:(میزنه به شونش) جیمین خیلی بیشوری
جیمین:هععع
لیام هم که باعث شد تو مشرب بخوری پسره بهت دست زد دیگه حق نداری ببینیش
ات:جیمین
لطفا🥺
جیمین:قیافتو اون طوری نکن
ات:جیمین🥺
جیمین:ماهی یه بار میبینیش
ات:اما
جیمین:هیشش همین که گفتم ماهی یه بار برات خیلیم زیادیه
حالا هم بیا ناهار
ات:نمی خورم
چون دلم درد میکنه
جیمین:بریم دکتر
ات:نه نزدیک پریودیمه عادیه
جیمین:منم نمی خورم
ات:چرا برو بخور
جیمین:نچ
گوشی جیمین زنگ میخوره
جیمین:الو
تهیونگ:الو جیمین ببین امشب وسایلتو جمع کن باید بریم امریکا
جیمین:چرا
تهیونگ:برای محموله
جیمین:اوفففف باشه فعلا
ات:چیشده
جیمین:باید برم امریکا
یونا:امریکا چرا عشقم اخه قرار بود جشن بگیریم
ات:جشن بگیرین واتتت این چی میگه
جیمین:عشقم یونا دیگه کوصشر زیاد میگه
ات:چرا امریکا میری
جیمین:برای یه محموله باید بریم
ات:کی میای
جیمین:نمی دونم بزار پرسیدم میگم
ات:اوفففف دلم برات تنگ میشه موچی (بغلش میکنه)
ات:میشه یه کاری کنیم
جیمین:چی بیبی گرل😏
ات: . . . . . . . . . .
شرط پارت بعد:
39لایک۴۰کامنت
۵۶.۹k
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.