پارت چهل و دو
#پارت_چهلودو
نه باورم نمیشه
ارمان رادوین اروین ادرین و سامیار پیش هم بودن
نمیدونم مامان کدومشون بود
رویا - میگم نکنه بخوان تو رو بدن به اون پسره
+ کدوم ؟؟؟
رویا - همون که با زنه حرف میزنه
برگشتم دیدم ی پسر نسبتا بلد وایساده و با خانومه حرف میزنه
در همین لحظه اون زنی که کنار به لحاز مادرشوهرم وایساده بود اومد و دست رویا رو گرفت
زن - عزیزم تو چقدر نازی !!!!! باید به امیر نشونت بدم تو عروس خودم میشی ، اسمت چیه گلم
رویا اومد دهنش رو باز کنه که یهو درسا اومد
درسا - عزیزم اسمش رویا دورابیِ خیلی دختر خوبیه
زنه یک ایش گفت و پشت چشم برای درسا نازک کرد
زن - خودش زبون داره
درسا اومد بین ما دوتا و گفت : به به چه خانواده ی گلی فقط مواظب باشید انگار این گلا خار دارن
و رفت
درسا
یعنی به معنیه خاصی اگه نمیرفتم منو یکی عروس خودش میکرد اینم مجبور شدم برم چون این بابای ما هی اشاره میکرد برو
مامان - دختری زشت مگه نمی بینی بابات اونور خودش رو حلاک کرد
+ وا مامان
مامان - یامان اگر یکی دیگه تو رو بر میداشت ابروی منو بابات میرفتم
+ مامان مگه سوپرمارکته که هر کی هر چی خواست میتونه برداره
مامان - حالا که هست برو سوارشو بریم خونه
رسیدیم خونه و ی راست خوابیدم
دو ماه بعد
خدایا لعنت به این گوشی ی روز که من اومدم کار کنم گوشی نمیزاره
دستام رو شستم و گوشی رو جواب دادم
+ بله
رویا - درسا امشب خواستگاریه
+ بسلامتی مبارکه
رویا - تو و ترمه هم هستید
+ مگه اول مال ترمه نبود
رویا - نه مریم ( مادر شوهر ترمه 😜 ) گفته بزارید فردا شب که دخترم هم بیاد
+ ساعت چند
رویا - شیش بیا دیگه
+ باشه بای
رویا - بای
رمان سه شیطون بلا
نه باورم نمیشه
ارمان رادوین اروین ادرین و سامیار پیش هم بودن
نمیدونم مامان کدومشون بود
رویا - میگم نکنه بخوان تو رو بدن به اون پسره
+ کدوم ؟؟؟
رویا - همون که با زنه حرف میزنه
برگشتم دیدم ی پسر نسبتا بلد وایساده و با خانومه حرف میزنه
در همین لحظه اون زنی که کنار به لحاز مادرشوهرم وایساده بود اومد و دست رویا رو گرفت
زن - عزیزم تو چقدر نازی !!!!! باید به امیر نشونت بدم تو عروس خودم میشی ، اسمت چیه گلم
رویا اومد دهنش رو باز کنه که یهو درسا اومد
درسا - عزیزم اسمش رویا دورابیِ خیلی دختر خوبیه
زنه یک ایش گفت و پشت چشم برای درسا نازک کرد
زن - خودش زبون داره
درسا اومد بین ما دوتا و گفت : به به چه خانواده ی گلی فقط مواظب باشید انگار این گلا خار دارن
و رفت
درسا
یعنی به معنیه خاصی اگه نمیرفتم منو یکی عروس خودش میکرد اینم مجبور شدم برم چون این بابای ما هی اشاره میکرد برو
مامان - دختری زشت مگه نمی بینی بابات اونور خودش رو حلاک کرد
+ وا مامان
مامان - یامان اگر یکی دیگه تو رو بر میداشت ابروی منو بابات میرفتم
+ مامان مگه سوپرمارکته که هر کی هر چی خواست میتونه برداره
مامان - حالا که هست برو سوارشو بریم خونه
رسیدیم خونه و ی راست خوابیدم
دو ماه بعد
خدایا لعنت به این گوشی ی روز که من اومدم کار کنم گوشی نمیزاره
دستام رو شستم و گوشی رو جواب دادم
+ بله
رویا - درسا امشب خواستگاریه
+ بسلامتی مبارکه
رویا - تو و ترمه هم هستید
+ مگه اول مال ترمه نبود
رویا - نه مریم ( مادر شوهر ترمه 😜 ) گفته بزارید فردا شب که دخترم هم بیاد
+ ساعت چند
رویا - شیش بیا دیگه
+ باشه بای
رویا - بای
رمان سه شیطون بلا
۸.۱k
۱۸ آبان ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.