پارت۴
پارت۴
(از اونجایی که یوری خودش خیلی لاغره کمپانی رژیم سختی براش نزاشته و یوری ۳۹کیلوعه)
شب که همه رفتن تو رختخواب یوری فقط داشت به اتفاقی که افتاده بود فکر میکرد ولی بالاخره بعد کلی فک کردن خوابش برد
ویو جونگکوک
اون دختر واقعا محشر بود نه اینکه عاشقش شده باشم نه ولی واقعا زیبا بود اینطور که معلومه اون توی دبیرستان خصوصی یونگسان درس میخونه اون خیلی شبیه جین هیونگه واقعا چطور اینقدر شباهت داره به جین هیونگ توی همین فکرا بودم که نفهمیدم اعضا دارن صدام میزنن
تهیونگ:کجایی تو
جونگکوک:همینجام
جین:اره معلومه
جونگکوک:امروز یه دختری رو دیدم خیلی شبیه جین هیونگ بود مغزم هنگ کرده واقعا چطور انقدر شباهت اصن ممکنه اینقدر شباهت
جین:او جدی
نامجون:خب شاید با جراحی اینطور شده
جونگکوک:نه اخه بچه کوچولو رو چه به جراحی
جیمین:چمیدونم
جونگکوک:هومم
بعد از صحبت هاشون همه رفتن و خوابیدن ولی جونگکوک خوابش نمیبرد ولی خوب بالاخره گرفت خوابید
*پرش زمانی به ۱ماه بعد*
ویو یوری
الان یک ماه شده که من اینجام هم نمرات درسی ام خوبه هم توی مسابقه ها و ازمون هایی که کمپانی میگیره قبول میشم و همچی برام خیلی راحته و من تمام تلاشم و میکنم تا بهترین باشم من طی این یک ماه خیلی تلاش کردم و همش از مدرسه به خوابگاه بودم ولی کمپانی گفته بدلیل اینکه من خیلی تلاش کردم یه امروز و بهم استراحت بده و اجازه بده هرکاری میخوام انجام بدم و این خیلی خوبه خب قراره برم بیرون و یکم بگردم
...........
(از اونجایی که یوری خودش خیلی لاغره کمپانی رژیم سختی براش نزاشته و یوری ۳۹کیلوعه)
شب که همه رفتن تو رختخواب یوری فقط داشت به اتفاقی که افتاده بود فکر میکرد ولی بالاخره بعد کلی فک کردن خوابش برد
ویو جونگکوک
اون دختر واقعا محشر بود نه اینکه عاشقش شده باشم نه ولی واقعا زیبا بود اینطور که معلومه اون توی دبیرستان خصوصی یونگسان درس میخونه اون خیلی شبیه جین هیونگه واقعا چطور اینقدر شباهت داره به جین هیونگ توی همین فکرا بودم که نفهمیدم اعضا دارن صدام میزنن
تهیونگ:کجایی تو
جونگکوک:همینجام
جین:اره معلومه
جونگکوک:امروز یه دختری رو دیدم خیلی شبیه جین هیونگ بود مغزم هنگ کرده واقعا چطور انقدر شباهت اصن ممکنه اینقدر شباهت
جین:او جدی
نامجون:خب شاید با جراحی اینطور شده
جونگکوک:نه اخه بچه کوچولو رو چه به جراحی
جیمین:چمیدونم
جونگکوک:هومم
بعد از صحبت هاشون همه رفتن و خوابیدن ولی جونگکوک خوابش نمیبرد ولی خوب بالاخره گرفت خوابید
*پرش زمانی به ۱ماه بعد*
ویو یوری
الان یک ماه شده که من اینجام هم نمرات درسی ام خوبه هم توی مسابقه ها و ازمون هایی که کمپانی میگیره قبول میشم و همچی برام خیلی راحته و من تمام تلاشم و میکنم تا بهترین باشم من طی این یک ماه خیلی تلاش کردم و همش از مدرسه به خوابگاه بودم ولی کمپانی گفته بدلیل اینکه من خیلی تلاش کردم یه امروز و بهم استراحت بده و اجازه بده هرکاری میخوام انجام بدم و این خیلی خوبه خب قراره برم بیرون و یکم بگردم
...........
۲.۷k
۲۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.