قول دادم به دل از عشق پریشان نشود
قول دادم به دل از عشق پریشان نشود
از بدِ حادثه ها ؛ یکشبه ویران نشود
دل پرطاقت من خواست تو را تا به ابد..
گفته بودم به تو ، یک ذره پشیمان نشود!
دلِ بیچاره چه دانست که نیرنگ دلت
پشت آن خنده ی شیرینِ تو پنهان نشود!
کاش از اولِ این قصه ، دلم عاقل بود ...
تا چنین از همه، بیزار و گریزان نشود
مثل یک غده ی بدخیم ، غمت ریشه دواند..
سرطانی شده درد تو و درمان نشود!
باغ خشک دل من ؛ آینه ی عبرت شد
تا که گل های کسی ، خار بیابان نشود!
عشق ، دریای بزرگی است ؛ خدا کاری کن...
قایق قلب کسی ؛ طعمه ی طوفان نشود..!
از بدِ حادثه ها ؛ یکشبه ویران نشود
دل پرطاقت من خواست تو را تا به ابد..
گفته بودم به تو ، یک ذره پشیمان نشود!
دلِ بیچاره چه دانست که نیرنگ دلت
پشت آن خنده ی شیرینِ تو پنهان نشود!
کاش از اولِ این قصه ، دلم عاقل بود ...
تا چنین از همه، بیزار و گریزان نشود
مثل یک غده ی بدخیم ، غمت ریشه دواند..
سرطانی شده درد تو و درمان نشود!
باغ خشک دل من ؛ آینه ی عبرت شد
تا که گل های کسی ، خار بیابان نشود!
عشق ، دریای بزرگی است ؛ خدا کاری کن...
قایق قلب کسی ؛ طعمه ی طوفان نشود..!
۵.۱k
۲۹ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.