در سخترین لحظات زنده بودن
در سخترین لحظات زنده بودن
وقتی دیدم دست هایی نیست که دستم را بگیرد....و
شانه هایی نیست برای تکیه کردن...
فاتحه ای برای این دنیا خواندم
پاکت سیگارم را برداشتم و دوباره بلند شدم.....
#دلنوشته
وقتی دیدم دست هایی نیست که دستم را بگیرد....و
شانه هایی نیست برای تکیه کردن...
فاتحه ای برای این دنیا خواندم
پاکت سیگارم را برداشتم و دوباره بلند شدم.....
#دلنوشته
۴.۷k
۱۱ خرداد ۱۴۰۰