تو شبیه یک بارانِ نرمی،
تو شبیه یک بارانِ نرمی،
خیس نمیکنی،
احساسِ آدمی را طراوت میدهی،
شبیه یک خیابان در یک عصرِ پاییزی،با برگهای زرد و نارنجی رویِ پیاده رو هایش، گرم و سرد، ملس،
لابلایِ رایحه سبکِ یک یادآوریِ خوش،
یک پیاده رویِ کوتاه و حرفهایی که هرکدام چند لایه دارند.
دیدنِ خوابت هم گاه ناغافل لابلایِ روزمره های پیچیده در عادت های سخیفِ زندگی، حالِ آدمی را خوب میکند.
#ای_لیا
خیس نمیکنی،
احساسِ آدمی را طراوت میدهی،
شبیه یک خیابان در یک عصرِ پاییزی،با برگهای زرد و نارنجی رویِ پیاده رو هایش، گرم و سرد، ملس،
لابلایِ رایحه سبکِ یک یادآوریِ خوش،
یک پیاده رویِ کوتاه و حرفهایی که هرکدام چند لایه دارند.
دیدنِ خوابت هم گاه ناغافل لابلایِ روزمره های پیچیده در عادت های سخیفِ زندگی، حالِ آدمی را خوب میکند.
#ای_لیا
۵۰۹
۰۶ آبان ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.