تو شبیه یک باران نرمی

تو شبیه یک بارانِ نرمی،
خیس نمی‌کنی،
احساسِ آدمی را طراوت می‌دهی،
شبیه یک خیابان در یک عصرِ پاییزی،با برگ‌های زرد و نارنجی رویِ پیاده رو هایش، گرم و سرد، ملس،
لابلایِ رایحه سبکِ یک یادآوریِ خوش،
یک پیاده رویِ کوتاه و حرف‌هایی که هرکدام چند لایه دارند.

دیدنِ خوابت هم گاه ناغافل لابلایِ روزمره های پیچیده در عادت های سخیفِ زندگی، حالِ آدمی را خوب می‌کند.

#ای_لیا
دیدگاه ها (۱)

هر دم از روی تو نقشی زندم راه خیال با که گویم که در این پرده...

هیچ کاریبی معنی تر از این نیستکه بخواهیبرای کسی که برایش مهم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط