تک پارتی جونگ کوک
تک پارتی جونگ کوک
عشق همراه با دنس
ات، وایی خیلی استرس دارمممممم
هانا، وایی دختر چرا فقط امروز و فردا میرین برای تمرین فرداشم میرین رو استیج اجرا میکنین دیگه
ات، یعنییی چییی که استرس نداشته باش میخام با جعون جونگ کوک این دنسو برما هرکسی نیس جونک کوکه عرررر و بزرگ ترین بوی بند جهانننننن میفهمییییی
هانا، آره آره میفهمم ولی خوب مام بزرگ ترین بوی بند جهانیم تازه تو به دنسر دنسرها معروفی دخترا وا البته که بی تی اس یچیز دیگس ولی خوب ماهم هر
ات، هانا تا خواست ادامه ی حرفشو بگه در باز شدو بورام اومد تو
بورام، بجنبید دیگه تن لشتو نو جمع کنید... ات آقای هوانیک زنگ زد گفت تا یک ساعت دیگه باید برین سالن تمرین و تمرین دنسو شروع کنین(هوانیک رعیس کمپانیشونه)
ات، باشه... هانا و بورام رفتن منم رفتم آماده شدم ساعت الان ساعت30 :4 ظهره 5 باید اونجا باشیم راه افتادیم با بورام و هانا و آنا و لیا
پایان ات ویو
کوک، پسرااااااااا تهیونگ و جیمین، هااااااننننننن چچیههه
کوک تن لشتونو جمع کنین باید بریم سالن تمرین
تهیونگ و جیمین آها اوک
کوک و تهیونگ و جیمین و جیهوپ و جین آماده شدیم و راه افتادیم شوگا چون خسته بود گرفت خوابید نامجونم که مثل همیشه کار داشت پس ما رفتیم
پایان کوک ویو
ات و دوستاش رسیدن جلو در کمپانی و 10 ثانیه بعد کوک و پسرا اومدن از ماشین بیرون احوال پرسی و اینا کردن و رفتن سمت سالن دنس
ات، خوب شروع کنیم
کوک، آره شرو کنیم جیهوپ آنگ و گذاشت و ات و کوک شروع به رقصیدن کردن(اسلاید 2 لباس کوک و ات سالن تمرینشون و آهنگ و خود دنسشون همه تو اسلاید 2 هست و اونایی که تو پنجره چهرشون افتاده شما تصور کنین اعضا و دوستای ات هستن و اینکه اسم شما تو این فیک ات هس یعنی خودتون الان ات هستین تو این فیک) پرش به ساعت 9 و ربع شب ات
آییییی خسته شدمممم به قیافش نمیخورد که انقدر سخت باشه
کوک، هوممم آره
هانا از اون ور گفت، ات دنس که قیافه نداره
ات، ها
و همه زدن زیر خنده
ات، نیشتونو ببندین بابا حالا من یچی گفتم... هانا توم آنقدر نمک نریز ییوقت نمکت تموم میشه ها و بله دوباره همه زدن زیر خنده
تهیونگ، ههیییی من گشنمه هاااا از ساعت 5 بعدظهر اینجاییم به خاطر شما
کوک و ات همزمان، خو مگه ما گفتیم
جین، هماهنگی و قربون یاع یاع یاع خنده ی شیشه پاکنی😂
ات، تهیونگ ما تمرین کردیم تو بجای ما گرسنته
ته، آره
ات، بچه پرو دستم بهت برسه
جیمین که تا الان ساکت بود گفت خوبببب خوبببب من از خونه یکم چیز میز آوردم
کوک، هیونگ کی آوردی که ما ندیدیم
جیمین، خوب دیگه حالا یکم موچی و چیپس و آبمیوه و کیمچی و کوکی آوردم
بورام، منم وسیله آوردم با خودم یادم نشد بیارم بخوریم بزارین بیارم...... خوبببب منم نوشابه و جاجانگ میون غذای مورد
عشق همراه با دنس
ات، وایی خیلی استرس دارمممممم
هانا، وایی دختر چرا فقط امروز و فردا میرین برای تمرین فرداشم میرین رو استیج اجرا میکنین دیگه
ات، یعنییی چییی که استرس نداشته باش میخام با جعون جونگ کوک این دنسو برما هرکسی نیس جونک کوکه عرررر و بزرگ ترین بوی بند جهانننننن میفهمییییی
هانا، آره آره میفهمم ولی خوب مام بزرگ ترین بوی بند جهانیم تازه تو به دنسر دنسرها معروفی دخترا وا البته که بی تی اس یچیز دیگس ولی خوب ماهم هر
ات، هانا تا خواست ادامه ی حرفشو بگه در باز شدو بورام اومد تو
بورام، بجنبید دیگه تن لشتو نو جمع کنید... ات آقای هوانیک زنگ زد گفت تا یک ساعت دیگه باید برین سالن تمرین و تمرین دنسو شروع کنین(هوانیک رعیس کمپانیشونه)
ات، باشه... هانا و بورام رفتن منم رفتم آماده شدم ساعت الان ساعت30 :4 ظهره 5 باید اونجا باشیم راه افتادیم با بورام و هانا و آنا و لیا
پایان ات ویو
کوک، پسرااااااااا تهیونگ و جیمین، هااااااننننننن چچیههه
کوک تن لشتونو جمع کنین باید بریم سالن تمرین
تهیونگ و جیمین آها اوک
کوک و تهیونگ و جیمین و جیهوپ و جین آماده شدیم و راه افتادیم شوگا چون خسته بود گرفت خوابید نامجونم که مثل همیشه کار داشت پس ما رفتیم
پایان کوک ویو
ات و دوستاش رسیدن جلو در کمپانی و 10 ثانیه بعد کوک و پسرا اومدن از ماشین بیرون احوال پرسی و اینا کردن و رفتن سمت سالن دنس
ات، خوب شروع کنیم
کوک، آره شرو کنیم جیهوپ آنگ و گذاشت و ات و کوک شروع به رقصیدن کردن(اسلاید 2 لباس کوک و ات سالن تمرینشون و آهنگ و خود دنسشون همه تو اسلاید 2 هست و اونایی که تو پنجره چهرشون افتاده شما تصور کنین اعضا و دوستای ات هستن و اینکه اسم شما تو این فیک ات هس یعنی خودتون الان ات هستین تو این فیک) پرش به ساعت 9 و ربع شب ات
آییییی خسته شدمممم به قیافش نمیخورد که انقدر سخت باشه
کوک، هوممم آره
هانا از اون ور گفت، ات دنس که قیافه نداره
ات، ها
و همه زدن زیر خنده
ات، نیشتونو ببندین بابا حالا من یچی گفتم... هانا توم آنقدر نمک نریز ییوقت نمکت تموم میشه ها و بله دوباره همه زدن زیر خنده
تهیونگ، ههیییی من گشنمه هاااا از ساعت 5 بعدظهر اینجاییم به خاطر شما
کوک و ات همزمان، خو مگه ما گفتیم
جین، هماهنگی و قربون یاع یاع یاع خنده ی شیشه پاکنی😂
ات، تهیونگ ما تمرین کردیم تو بجای ما گرسنته
ته، آره
ات، بچه پرو دستم بهت برسه
جیمین که تا الان ساکت بود گفت خوبببب خوبببب من از خونه یکم چیز میز آوردم
کوک، هیونگ کی آوردی که ما ندیدیم
جیمین، خوب دیگه حالا یکم موچی و چیپس و آبمیوه و کیمچی و کوکی آوردم
بورام، منم وسیله آوردم با خودم یادم نشد بیارم بخوریم بزارین بیارم...... خوبببب منم نوشابه و جاجانگ میون غذای مورد
۲۵.۳k
۱۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.