بیب من برمیگردم

بیب من برمیگردم
پارت : 60

( جونگکوک)
پس اون دختری که رفت بغل این هیونگ جنی بود ؟ چرا انقد دلم میخواست کامل ببینمش نیم رخ بود نمیتونستم کامل ببینمش
خیلی خوابم میومد دیگه نموندم برای فضولی پس رفتم اتاقم پتو رو روی خودم کشیدم و گرفتم خوابیدم
.
صدای در اتاق اومد چشمامو باز کردم ببینم کی اومد داخل جیمین بود
_ جونگکوک همه بادیگاردا جمع شدن اونجا بهتره توهم بری اما یادت نره ماسک بزنی
_ فهمیدم برو منم الان میام
جیمین رفت بیرون منم از رو تخت بلند شدم و ماسکمو زدم و از داخل کمد یه کت و شلوار برداشتم و تن کردم و موهامو با دستم درست کردم و از اتاق اومدم بیرون
همه داشتن نگاهم میکردن اما خب اهمیت ندادم و پیش بقیه بادیگاردا وایسادم
( جنی)
من خیلی نیاز به یه بادیگار داشتم پس به تهیونگ گفتم و تهیومنگ بادیگارداش رو به صف کرد
یدونه از اون بادیگاردا ماسک گذاشته بود و چهار شونه بود
تهیونگ برگشت سمتم و گفت
_ خب جنی هر کدوم رو خواستی میتونی انتخاب کنی و از امروز بشه بادیگارد تو
سرمو تکون دادم و نگاهی به کل بادیگاردا انداختم اونیکه ماسک زده بود خیلی نظرمو جلب کرده بود
+ اوم من اون پسره که ماسک گذاشته رو میخوام که بادیگارد من بشه
تهیونگ یکم رنگش پرید و گفت
_ باشه
بعدش رو به اون بادیگارد گفت
_ جانگه پاشو برو وسایلت رو جمع کن خانم میبره تورو خونه خودش
دیدگاه ها (۰)

بیب من برمیگردمپارت : 61( جونگکوک)رفتم داخل اتاقم و مشغول جم...

کنسرت bts به نام im fine

بیب من برمیگردمپارت: 59نگاهی به اتاق انداختم کوچیک بود اما خ...

عکسای جونگکوک

بیب من برمیگردمپارت : 75همه فروشگاه هارو زیر نظر داشتم که چش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط