مقدمه
مقدمه :
_ آه مستر ، واقعا قراره انجامش بدی ؟
تفنگش رو چک کرد و یا بد اونقی گفت : گگگ ، مگه کوری تو ؟
اخمی نسیبش کرد و گفت : تو واقعا یه احمقی جیمین .
_ توم یه سادیسمی روانی هوسوک هیونگ .
و بعد تفنگ رو توی جیب کتش فرو کرد .
به لباس یقه بازش توی آیینه نگاه کرد و گفت : بریم یکی دیگه رو دیوونه کنیم !
هوسوک چشم توی حدقه چرخوند و گفت : ایگو ، این دفعه کی رو هدف گرفتی ؟
جیمین پوزخند شیطانی زد و گفت :
مین یونگی فرزند مشاور باند 450
آب پرتقال توی گلوی هوسوک پرید : یا مسیح !
جیمین خندید ، هیونگش مسیحی بود و اون هر دفعه با اسم مسیح خودش رو اروم میکرد .
هوسوک سرفه کنان گفت : مسیح ... هم کمه .
پدر پسر روح القدوس .
#نقشهبربادرفته
#فیک
#بیتیاس
_ آه مستر ، واقعا قراره انجامش بدی ؟
تفنگش رو چک کرد و یا بد اونقی گفت : گگگ ، مگه کوری تو ؟
اخمی نسیبش کرد و گفت : تو واقعا یه احمقی جیمین .
_ توم یه سادیسمی روانی هوسوک هیونگ .
و بعد تفنگ رو توی جیب کتش فرو کرد .
به لباس یقه بازش توی آیینه نگاه کرد و گفت : بریم یکی دیگه رو دیوونه کنیم !
هوسوک چشم توی حدقه چرخوند و گفت : ایگو ، این دفعه کی رو هدف گرفتی ؟
جیمین پوزخند شیطانی زد و گفت :
مین یونگی فرزند مشاور باند 450
آب پرتقال توی گلوی هوسوک پرید : یا مسیح !
جیمین خندید ، هیونگش مسیحی بود و اون هر دفعه با اسم مسیح خودش رو اروم میکرد .
هوسوک سرفه کنان گفت : مسیح ... هم کمه .
پدر پسر روح القدوس .
#نقشهبربادرفته
#فیک
#بیتیاس
- ۴.۴k
- ۰۴ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط