پارت اول

پارت اول :
جیمین ویو :
با حالت شیطونی با جنب و جوش به سمت لامبورگینی رفتم و منتظر هوسوک هیونگ موندم . در این فکر بودم که چطور اون یونگی رو اغوا کنم .

هوسوک ویو :
با لبخندی ولی نه از سر رضایت در حالی که دستم تو جیبم بود به سمت جیمین رفتم: بشین جوجه .

جیمین با پوزخند شیطونی که زد داخل شد و نشست.
هوسوک: کجا باید بریم؟

جیمین : پارتی توی عمارت خاندان کیم تهیونگه . خاندان مین و جئون هم اونجان .

هوسوک: اسم مین که میاد دیوونه میشم لامصبا  پولدار تر از بقیه خاندانان...

جیمین : درسته خیلی خر پولن .

***
هوسوک: من دیگه تو نمیام برو من اینجا منتظرت بمونم؟

جیمین : باید بیای . چرا نمیای ؟
و بعد با اخم بهش خیره میشه .

هوسوک: تو دیگه برو من یکم کار دارم برم اونارو انجام بدم .

جیمین : پارتی دقیقا 6  ساعته ، شاید دیگه منو ندیدی !
( جیمین این رو میگه چون توی بعضی از پارتیا کار به خون و خون ریزی رسیده )

هوسوک: پارک جیمین اذیتم نکن. پس همینجا منتظرت میمونم خودت میدونی من هیچوقت همراهت تو پارتیا نیومدم

جیمین : پوز خندش محو میشه و با چهره بی احساسی از ماشین پیاده میشه : برو به کارات برس .

هوسوک: برو جوجه کوچولو

جیمین در رو میکوبه به سمت عمارت میره .
یونگی روی مبلی لم داده و کمی پاهاشو باز کرده

پدرش هوسوک به شیشه میزنه .
_ هوسوک . باید باهم حرف بزنیم ...

هوسوک درو باز میکنه .
پدرش داخل میشه : راننده برو بیرون حرفامون خصوصیه !
راننده بیرون میره .
_ هوسوک من یه چیزی فهمیدم ...

هوسوک: چی فهمیدی بابا؟

_ اقای پارک ... ( لحنش نگرانه )

نویسنده ها
@nikki_kim , @vixea

#نقشه‌بربادرفته
#فیک
#بی‌تی‌اس
دیدگاه ها (۱)

پارت دوم:هوسوک: جیمین چیشده! _پدرجیمین اون رو گرو گذاشته ......

پارت سوم :_ از شرت خلاص شدم ... تو الان برای خاندان مین هستی...

مقدمه :_ آه مستر ، واقعا قراره انجامش بدی ؟تفنگش رو چک کرد و...

نام : نقشه بر باد رفته .ژانر : مافیایی ، اسمات ، عاشقانهتعدا...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟔عشق مافیاویو جیمینساعت 7:00 شب هست تا 1:00 ساعت دیگه م...

من عاشق شدمپارت (26)☆☆☆☆☆☆☆(ته ها روی تختش دراز میکشد)ته ها ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط