زلفکانت خود حجابی بر نگاهت میکشد

زلفکانت خـود حجابی بـر نگاهت می‌کـشد
وای از آن روزی که زلفت از حجاب آید برون

آنکه می‌گوید دوام عالم از بی بند و باری شد خراب
گیسوانت را رهـا کن تا خـراب آید برون!
دیدگاه ها (۱۰)

نیمی از جان مرا بردی ، محبت داشتینیم باقیمانده هم، هر وقت ف...

حاصل یک عمر پیش چشممان بر باد رفتچون کسی که رکعت آخر بفهمد ب...

بر من چه رفته است پس از ضربه تبراحساس می کنم که خودم نیستم د...

تیره روزان جهان را به چراغـــــی دریابتا پس از مرگ ترا شمـــ...

پیر مردی تمام عمرش را بین بازاروکوچه سر می کردهرکسی بار در د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط