بدون بال هم می توان پرواز کرد ؛
بدون بال هم می توان پرواز کرد ؛
به لبخندهای مادرت فکر کن ، وقتی که برایت چای ریخته ، روبه رویت نشسته و از خاطرات کودکی اش می گوید ،
به شانه های مردانه ی پدرت فکر کن ، که جان می دهند برای تکیه دادن و آرام شدن ...
به آغوش کسی فکر کن که عاشقانه دوستش داری ، به عطر مسحور کننده ی تنش ، وقتی سرت را روی سینه های ستبرش گذاشته و چشمانت را بسته ای ، وقتی که ارتعاش صدایش را از روی مویرگ های تنش لمس می کنی ...
به قله ای فکر کن که بعد از مدت ها فتحش می کنی ، به آرزو یا هدفی که بعد از روزها ، ماه ها و سال ها به آن می رسی ،
چشمانت را ببند و به تمام اتفاقات و آدم های خوبِ زندگی ات فکر کن ؛
می بینی ؟
بدون بال هم می توان پرواز کرد ...
#نرگس
به لبخندهای مادرت فکر کن ، وقتی که برایت چای ریخته ، روبه رویت نشسته و از خاطرات کودکی اش می گوید ،
به شانه های مردانه ی پدرت فکر کن ، که جان می دهند برای تکیه دادن و آرام شدن ...
به آغوش کسی فکر کن که عاشقانه دوستش داری ، به عطر مسحور کننده ی تنش ، وقتی سرت را روی سینه های ستبرش گذاشته و چشمانت را بسته ای ، وقتی که ارتعاش صدایش را از روی مویرگ های تنش لمس می کنی ...
به قله ای فکر کن که بعد از مدت ها فتحش می کنی ، به آرزو یا هدفی که بعد از روزها ، ماه ها و سال ها به آن می رسی ،
چشمانت را ببند و به تمام اتفاقات و آدم های خوبِ زندگی ات فکر کن ؛
می بینی ؟
بدون بال هم می توان پرواز کرد ...
#نرگس
۲.۹k
۲۱ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.