پارت۷
پارت۷
(ویو تهیونگ)
همونطور که جین گفته بود نشسته بودیم مطمئنم یونگی خوشحال که پیش جیمین نشسته و منم دوست داشتم پیش کوک بشینم
راستی شاید حرف یونگی و نامجون درست بوده من کوک دوست دارم واییییی نمیدونم شاید فقط ی هوسه وایییی الن میمیرم
داشتم همینطور با خودم حرف میزدم که سنگینی رو روی شونم حس کردم نگاه کردم دیدم کوک خوابش برده واییی چقدر کیوت تو خواب
نمیدونم چقدر نشستم نگاهش کردم چون بعد دیدم رسیدیم دلم نمی خواست صداش بزنم ولی اخر که باید بلند میشد
تهیونگ:کوک کوک
کوک:بله (خواب الود)
تهیونگ:بلند شو رسیدیم
کوک:به این زودی
تهیونگ :اره حالا بلند شو
کوک:باشه
(ویو کوک)
بلند شدم و وسایلم رو برداشتم که معلم گفت:........
(ویو تهیونگ)
همونطور که جین گفته بود نشسته بودیم مطمئنم یونگی خوشحال که پیش جیمین نشسته و منم دوست داشتم پیش کوک بشینم
راستی شاید حرف یونگی و نامجون درست بوده من کوک دوست دارم واییییی نمیدونم شاید فقط ی هوسه وایییی الن میمیرم
داشتم همینطور با خودم حرف میزدم که سنگینی رو روی شونم حس کردم نگاه کردم دیدم کوک خوابش برده واییی چقدر کیوت تو خواب
نمیدونم چقدر نشستم نگاهش کردم چون بعد دیدم رسیدیم دلم نمی خواست صداش بزنم ولی اخر که باید بلند میشد
تهیونگ:کوک کوک
کوک:بله (خواب الود)
تهیونگ:بلند شو رسیدیم
کوک:به این زودی
تهیونگ :اره حالا بلند شو
کوک:باشه
(ویو کوک)
بلند شدم و وسایلم رو برداشتم که معلم گفت:........
۱۷۲
۰۹ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.