روایتی از درد و امید از سکوت تا قدرت
روایتی از درد و امید ؛ از سکوت تا قدرت..
-----------------------------
دوست رفیقم که اسمش ملینا بوده ، یه دختر خیلییی اجتماعی و خوشحال بود...
ملینا همیشه اخر هفته ها با رفیقاش میرفت بیرون ، کافه و ...
ملینا از چند وقت پیش با یه پسری اشنا شده بود که به نظر خیلی هم پسر خوبی بود
یروز باهاش قرار ملاقات گزاشته بود
وقتی میخواست بره پیش اون پسره نجس این اتفاق افتاد ....
مثل اینکه اون پسره مواد میکشیده و ...
قرار ملاقاتشم توی یه پارک گذاشته بود
وقتی ملینا میره اونجا پسره همونجا به ملینا تجاوز میکنه ...
بعد از چند روز بدن بی جون ملینا رو توی یه دستشویی خرابه پیدا میکنن
ملینا رو بردن بیمارستان و به طرز معجزه آسایی زنده میمونه
ولی چند هفته بعدش ملینا خودکشی میکنه..
اون عوضی هم فقط چند ماه رفت زندان و بعدش بردنش کمپ ترک اعتیاد ، همین...
-----------------------------
دوست رفیقم که اسمش ملینا بوده ، یه دختر خیلییی اجتماعی و خوشحال بود...
ملینا همیشه اخر هفته ها با رفیقاش میرفت بیرون ، کافه و ...
ملینا از چند وقت پیش با یه پسری اشنا شده بود که به نظر خیلی هم پسر خوبی بود
یروز باهاش قرار ملاقات گزاشته بود
وقتی میخواست بره پیش اون پسره نجس این اتفاق افتاد ....
مثل اینکه اون پسره مواد میکشیده و ...
قرار ملاقاتشم توی یه پارک گذاشته بود
وقتی ملینا میره اونجا پسره همونجا به ملینا تجاوز میکنه ...
بعد از چند روز بدن بی جون ملینا رو توی یه دستشویی خرابه پیدا میکنن
ملینا رو بردن بیمارستان و به طرز معجزه آسایی زنده میمونه
ولی چند هفته بعدش ملینا خودکشی میکنه..
اون عوضی هم فقط چند ماه رفت زندان و بعدش بردنش کمپ ترک اعتیاد ، همین...
- ۱۳.۰k
- ۰۹ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط