: اوکی شب بخیر
: اوکی شب بخیر
ا ت: شب بخیر
رفتم پیشه یانگ
ا ت: یانگ میتونم ازت یه چیزی بخوام
یانگ: بگو
ا ت: میتونم امشب تنها بخوابم اخه میترسم مریض باشم تو هم مریض شی
یانگ: باشه اشکال نداره
ا ت: ممنون شب بخیر
یانگ: شب بخیر
رفتم تو اتاق خوشحال شدم که یانگ ناراحت نشد
رفتم رو تخت دراز کشیدم وایی این کمر چند وقته رنگه تختو ندیده احساسه راحتی کله وجودمو گرفته بود
گوشیمو کوک کردمو زیره بالشم گذاشتم
امروز یکم ترسناک بود دوبار دوتا چیزو لو دادم اصلا نمیتونم جلویه دهنمو بگسرم باید یه فکر واسه ی این عادتم بکنم اروم اروم خوابیدم
««««
ویو جیمین
نیمه های شبه ا ت که خوابه تهیونگم که کنارم خوابه هیونگا هم مه همون موقع خوابیدن یانگم که باید خواب باشه از جام بلند شدم
باید اون فیلمو پاک کنم
رفتم تو هال
یانگ تو هال چیکار میکنه؟
رو کاناپه خوابیده؟
ولش کن اینجوری بهتره اروم رفتم سمته اتاقه ا ت دروباز کردم هر لحظه فکر میکردم یکی موچمو میگیره
رفتم داخل
اخیش خوابه
گوشیش کجاست؟
دورو برو گشتم اما پیداش نکردم
ینی چی کجا ینی گذاشته
شاید زیر بالاشش باشه تا دستم بردم تعادلمو از دست دادمو افتادم روش
...
ا ت: شب بخیر
رفتم پیشه یانگ
ا ت: یانگ میتونم ازت یه چیزی بخوام
یانگ: بگو
ا ت: میتونم امشب تنها بخوابم اخه میترسم مریض باشم تو هم مریض شی
یانگ: باشه اشکال نداره
ا ت: ممنون شب بخیر
یانگ: شب بخیر
رفتم تو اتاق خوشحال شدم که یانگ ناراحت نشد
رفتم رو تخت دراز کشیدم وایی این کمر چند وقته رنگه تختو ندیده احساسه راحتی کله وجودمو گرفته بود
گوشیمو کوک کردمو زیره بالشم گذاشتم
امروز یکم ترسناک بود دوبار دوتا چیزو لو دادم اصلا نمیتونم جلویه دهنمو بگسرم باید یه فکر واسه ی این عادتم بکنم اروم اروم خوابیدم
««««
ویو جیمین
نیمه های شبه ا ت که خوابه تهیونگم که کنارم خوابه هیونگا هم مه همون موقع خوابیدن یانگم که باید خواب باشه از جام بلند شدم
باید اون فیلمو پاک کنم
رفتم تو هال
یانگ تو هال چیکار میکنه؟
رو کاناپه خوابیده؟
ولش کن اینجوری بهتره اروم رفتم سمته اتاقه ا ت دروباز کردم هر لحظه فکر میکردم یکی موچمو میگیره
رفتم داخل
اخیش خوابه
گوشیش کجاست؟
دورو برو گشتم اما پیداش نکردم
ینی چی کجا ینی گذاشته
شاید زیر بالاشش باشه تا دستم بردم تعادلمو از دست دادمو افتادم روش
...
۱۱.۷k
۱۷ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.