نمیدونم چه نسبتی هست بجز نسبت عمه و بچه برادر بین من و نا

نمیدونم چه نسبتی هست بجز نسبت عمه و بچه برادر بین من و نازنین زهرا که وقتی رنج می کشه تمام وجودم پر از درد میشه...
که وقتی روی تخت برای یه سرم ساده می خوابه نمیتونم با همه محکم بودنم جلوی اشکهام رو بگیرم...
شاید هم من این روزها خیلی حساس(تر) شده ام...
شاید هم خسته ام از همه چیز...
و شاید (تر) نیاز دارم به استراحتی عمیق و دست کشیدن از تمام کارهای ناتمام...
و شاید هم...
چه فرقی دارد...
حالا که نه وقتی برای استراحت هست...
نه رها کردن کارها...
من حالا فقط باید ته دلم نگران گلودردی باشم که از صبح یقه ام را چسبیده...
همین
دیدگاه ها (۲)

اینجا دانشگاه اصفهانه...جایی که من تمام نوجوانیم وقتی از کنا...

گاهی فقط دلم کمی آرامش می‌خواهد...دور از تمام دغدغه های بی ا...

بعضی از غمها مال خود آدم است...مال خودِ خودِ آدم...مثل آن وق...

یه غمی نشسته تو دلم حاجی!از اون غما که آدم نمیدونه باید چجور...

⭕️ چرا تو مسجد تُف کردی؟🔻 میگن ماه رمضون بود یه نفر رفت مسجد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط