فردا صبح ا.ت ویو
فردا صبح ا.ت ویو
از خواب بلند شدم فک کنم امروزم هیونجین نیستش و رفته سر کار هوففف امروز قرار چیکار کنم رفتم پایین صبحونه خوردم نشستم فیلم دیدم جای حساس فیلم بود که زنگ در زده شد با خوشحالی اینکه اولش فکر کردم هیونجین درو باز کردم اما به جاش دو تا مرد هیکلی اومدن داخل من رفتم عقب
مرده:بهتره باهامون کنار بیای خودت سوار ماشین شی وگرنه از یه روش دیگه استفاده میکنم
ا.ت: از جونم چی میخواین
مرده: باش از یه روش دیگه استفاده میکنم
اومدن نزدیکم و دستمال گذاشتن رو دهنم و سیاهی مطلق
جیمین ویو
به بادیگاردام گفتم که ا.ت و بدزدن و بیارنش
پیشم
از خواب بلند شدم فک کنم امروزم هیونجین نیستش و رفته سر کار هوففف امروز قرار چیکار کنم رفتم پایین صبحونه خوردم نشستم فیلم دیدم جای حساس فیلم بود که زنگ در زده شد با خوشحالی اینکه اولش فکر کردم هیونجین درو باز کردم اما به جاش دو تا مرد هیکلی اومدن داخل من رفتم عقب
مرده:بهتره باهامون کنار بیای خودت سوار ماشین شی وگرنه از یه روش دیگه استفاده میکنم
ا.ت: از جونم چی میخواین
مرده: باش از یه روش دیگه استفاده میکنم
اومدن نزدیکم و دستمال گذاشتن رو دهنم و سیاهی مطلق
جیمین ویو
به بادیگاردام گفتم که ا.ت و بدزدن و بیارنش
پیشم
۶.۴k
۱۶ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.