گذر عمر_زندگی

‌وقتی می‌گم هيچ‌كس، يعنی دقيقا هيچ‌كس!
روزای زيادی بايد بگذره تا آدم قانع بشه فقط خودش هست و خودش. تا باورش بشه از بقيه به‌جز يه اسم و چندتا خاطره‌ی كوچیک چيزی براش نمی‌مونه.
بيست سال! چهل سال! هفتاد سال زندگی، فقط برای تلمبار كردن اسم روی اسمه. برای جايگزين كردن خاطره جای خاطره اما حاصل جمع همه‌شون می‌شه صفر.
يه روز می‌شينی عمرت رو ورق می‌زنی،
سير تا پيازت رو واسه خودت تعريف می‌کنی.
اينجاست كه می‌فهمی، چقدر برای «هيچ‌كس» نگران شدی.
چقدر برای «هيچ‌كس» غصه خوردی.
چقدر برای «هيچ‌كس» دلتنگ شدی.
چقدر برای «هيچ‌كس» دعا كردی.
چقدر با تمام وجود برای «هيچ‌كس» بودی.
یه روز به خودت ميای و به اطرافت نگاه می‌كنی... «هيچ‌كس» نيست.
دقيقا «هيچ‌كس».
دیدگاه ها (۰)

گذر عمر_زندگی

گذر عمر_زندگی

گذر عمر_زندگی

گذر عمر_زندگی

فیک وسپریا 1

تو تو زیبایی ، و تلخ ترین بخش زندگی من دلم برات شده اندازه خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط