ناجی پارت۶٠
#ناجی #پارت۶٠
حالم خیلی بد بود قلبم تیر میکشید رسیدم جلوی در بیمارستان ماشینو پارک کردم و قفل کردم
بدو بدو رفتم تو بیمارستان از پذیرش سوال کردم
+ببخشید خانم ی اقایی رو الان با اورژانس نیوردن ؟!
×چرا خیلی وقته اقای فکر میکنم احسان ی لحظه صبر کنین فامیلیشو از تو سیستم بخونم
+خانم نمیخواد درسته کجاست
×بخش مراقبتای ویژه
پاهام سست شدن
اشک رو صورتم غلتید
باصدای لرزون گفتم
+چرا....کجاست
×انتهای سالن
دستمو ب دیوار گرفتم ک نیوفتم رفتم جلو در بسته بود و ورود ممنوع بود همونجا نشستم چند دقیقه بعد دکتر اومد بیرون بلند شدم و گفتم
+اقای دکتر مریضمون چی شده همینی ک با امبولانس اوومد
×چ نسبتی داری؟!
+نامزدشم
×کسی نیس دیگ
+هنوز نیومدن تو رو خدا ب من بگین
×نامزدتون....رفته تو کما
پاهام سست شدن ب زور خودمو نگه داشتم و گفتم
+میشه ببینمش
اول مکثی کرد و گفت
×فعلا از پشت شیشه بدون سر و صدا
ب سمت در رفتم اروم رفتم تو پاهام جون نداشت ک راه برم ب زور رفتم جلوی شیشه ایستادم جسمش زو تخت افتاده بود و کلی لوله و دستگاه وصل شده بود گریه امونمو بریده بود ی چیزی گلومو چنگ مینداخت در باز شد ارام جون و اقاجون و امیر علی اومدن تو محمد و نگار پشت در بودن و موقع باز شدن در دیدمشون ارام جون اومد جلو بغلم کرد و گریه کرد هم من گریه میکردم هم ارام جون حال جفتمون بد بود وقتی ارام جون بچشو رو تخت دید حالش بد شد و بیهوش شد
بردنش و سرم وصل کردن من نمیتونستم جیغ بکشم و گریه کنم دلم گرفته بود و گلومو ی چیزی هم چنگ میزد از بیمارستان زدم بیرون و رفتم تو ماشین فقط میخواستم برم ی جایی ک تخلیه بشم
خارج از شهر رفتم ی جایی ک بتونم فقط جیغ بکشم
رادیو شروع ب حرف زدن میکرد ن حس قطع کردنش بود ن حس گوش کردنش اما یهو ی اهنگی پخش شد ک خیلی داغون شدم و زدم زیر گریه
بمیرم من واسه عشق دوتامونو واسه تنهایی بی انتهامونو کی باید جمع کنه این قلب داغونو
تو رفتی غمت ی شبه ابم کرد ببین دنیا منو بی تو جوابم کرد
تو رفتی حرف این مردم خرابم کرد
تو رفتی زندگیمون رفت ی عاشق زیر بارون رفت
دیدی اخر یکیمون رفت کجایی
بمیرم بهتر از اینه غمت مونده تو این سینه تموم شهر غمگینه کجایی
ن میتونم برم از خونه بیرون ن از فکر تو دیوونه بیرون
تونیستی و هنوز بارونه بیرون
تو نیستی هنوز اسمت عزیزه رفیق قلبی ک بی تو مریضه همین تنهایی بی همه چیزه
تو رفتی زندگیمون رفت ی عاشق زیر بارون رفت
دیدی اخر یکیمون رفت کجایی
بمیرم بهتر از اینه غمت مونده تو این سینه تموم شهر غمگینه کجایی
رسیدم و پیاده شدم و همونجا زانو زدم
حالم خیلی بد بود قلبم تیر میکشید رسیدم جلوی در بیمارستان ماشینو پارک کردم و قفل کردم
بدو بدو رفتم تو بیمارستان از پذیرش سوال کردم
+ببخشید خانم ی اقایی رو الان با اورژانس نیوردن ؟!
×چرا خیلی وقته اقای فکر میکنم احسان ی لحظه صبر کنین فامیلیشو از تو سیستم بخونم
+خانم نمیخواد درسته کجاست
×بخش مراقبتای ویژه
پاهام سست شدن
اشک رو صورتم غلتید
باصدای لرزون گفتم
+چرا....کجاست
×انتهای سالن
دستمو ب دیوار گرفتم ک نیوفتم رفتم جلو در بسته بود و ورود ممنوع بود همونجا نشستم چند دقیقه بعد دکتر اومد بیرون بلند شدم و گفتم
+اقای دکتر مریضمون چی شده همینی ک با امبولانس اوومد
×چ نسبتی داری؟!
+نامزدشم
×کسی نیس دیگ
+هنوز نیومدن تو رو خدا ب من بگین
×نامزدتون....رفته تو کما
پاهام سست شدن ب زور خودمو نگه داشتم و گفتم
+میشه ببینمش
اول مکثی کرد و گفت
×فعلا از پشت شیشه بدون سر و صدا
ب سمت در رفتم اروم رفتم تو پاهام جون نداشت ک راه برم ب زور رفتم جلوی شیشه ایستادم جسمش زو تخت افتاده بود و کلی لوله و دستگاه وصل شده بود گریه امونمو بریده بود ی چیزی گلومو چنگ مینداخت در باز شد ارام جون و اقاجون و امیر علی اومدن تو محمد و نگار پشت در بودن و موقع باز شدن در دیدمشون ارام جون اومد جلو بغلم کرد و گریه کرد هم من گریه میکردم هم ارام جون حال جفتمون بد بود وقتی ارام جون بچشو رو تخت دید حالش بد شد و بیهوش شد
بردنش و سرم وصل کردن من نمیتونستم جیغ بکشم و گریه کنم دلم گرفته بود و گلومو ی چیزی هم چنگ میزد از بیمارستان زدم بیرون و رفتم تو ماشین فقط میخواستم برم ی جایی ک تخلیه بشم
خارج از شهر رفتم ی جایی ک بتونم فقط جیغ بکشم
رادیو شروع ب حرف زدن میکرد ن حس قطع کردنش بود ن حس گوش کردنش اما یهو ی اهنگی پخش شد ک خیلی داغون شدم و زدم زیر گریه
بمیرم من واسه عشق دوتامونو واسه تنهایی بی انتهامونو کی باید جمع کنه این قلب داغونو
تو رفتی غمت ی شبه ابم کرد ببین دنیا منو بی تو جوابم کرد
تو رفتی حرف این مردم خرابم کرد
تو رفتی زندگیمون رفت ی عاشق زیر بارون رفت
دیدی اخر یکیمون رفت کجایی
بمیرم بهتر از اینه غمت مونده تو این سینه تموم شهر غمگینه کجایی
ن میتونم برم از خونه بیرون ن از فکر تو دیوونه بیرون
تونیستی و هنوز بارونه بیرون
تو نیستی هنوز اسمت عزیزه رفیق قلبی ک بی تو مریضه همین تنهایی بی همه چیزه
تو رفتی زندگیمون رفت ی عاشق زیر بارون رفت
دیدی اخر یکیمون رفت کجایی
بمیرم بهتر از اینه غمت مونده تو این سینه تموم شهر غمگینه کجایی
رسیدم و پیاده شدم و همونجا زانو زدم
۵.۴k
۱۱ اسفند ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.