متعلق به او
#متعلقبهاو
#part53
اصلحشو رو زمین انداخت و کتشو در آورد
×جونگ کوک نرو خطرناکه
_بکش کنار سئول اون توعه
بعد دویید سمت خونه و درشو با تفنگ باز کرد و رفت تو دور خونه آتیش گرفته بود
_سئول(داد)
صدا سرفه از طبقه بالا اومد کوک به طرف پله ها دویید و اون بالا هم دورش آتیش بود سمت در اتاق رفت و با ضرب بازش کرد با دیدن دخترکش رو زمین یه لحظه فکر کرد زندگیش تموم شد به سمت دخترک رفت و تو بغلش گرفتش با دیدن بارون اون طرف دیوار که آتیش هر لحظه داشت به سمتش میرفت سئول رو سریع بغل کرد و دویید از طبقه بالا به پایین که چوب جلو پاش افتاد سئول رو به خودش چسبوند و با تمام توانش از کلبه پرید بیرون و کله خونه رفت رو هوا کوک رو زمین افتاده بود چشماشو باز کرد با دیدن جسم سئول کنارش سریع بلند شد و دستشو رو صورتش کشید
_سئول عزیزدلم چشماتو باز کن(گریه)من اومدم پیشت
کوک سئول رو تو بغلش گرفت و فشردش
_تو حق نداری منو تنها بزاری م ما هنوز شادی نکردیم بلند شو غلط کردم دیر کردم (گریه بلند)
شروع کرد به ماساژ دادن سینه سئول نه دو بار نه سه بار چند بار که بلاخره نفس دخترک در اومد سینش بالا اومد و دوباره پایین رفت و آروم سرفه کرد
_سئول(آروم)
سئول آروم چشماشو باز کرد و با دیدن کوک لب زد
+ک کوک(ضعیف و خس خس)ت تو اومدی
_آره آره من اینجام اینجا پیش تو
که یهو صدا خنده اومد
س.م:میبینم که قرار دوتایی بمیرید
کوک سئول رو بلند کرد نشوند تو بغلش و دستش دور کمرش گذاشت سانگمین و کوک اصلحشونو در آوردن جلو چشمایه سئول رو گرفت در گوشش چیزی گفت
+به هیچی توجه نکن
و بعد ماشه رو کشید سئول ترسید مبادا تیر به پسرک خورده باشه دست کوک پایین اومد که با دیدن سانگمین افتاده رو زمین سرشو به طرف کوک برگردوند مطمئن شد حالش خوبه و با نفس عمیقی تو بغل کوک چشماش بسته شد
_سئول
کوک سئول رو بغل کرد و دویید
×کوک
_زودباش باید بریم
کوک پشت ماشین نشست و سئول رو هم براید استایل تو بغلش گرفت و هی موهاش رو میبوسید و بود میکرد
_طاقت بیار دخترکم همه چی تموم شد ته زودباش
×اینجا جادس کوک ممکنه تصادف شه
وسطایه جاده دخترک کمی از گوشه دهنش خون اومد
+آه
_سئول
کوک خونه دهن سئول رو پاک کرد و موهاشو کنار زد اعصابش از همه خورد بود و کم مونده بود بترکه بلاخره به شهر رسیدن و به نزدیک ترین بیمارستان رسیدن کوک آروم دویید و سئول رو برد
_کمک یکی کمک کنه همسرم حالش خوب نیست
#part53
اصلحشو رو زمین انداخت و کتشو در آورد
×جونگ کوک نرو خطرناکه
_بکش کنار سئول اون توعه
بعد دویید سمت خونه و درشو با تفنگ باز کرد و رفت تو دور خونه آتیش گرفته بود
_سئول(داد)
صدا سرفه از طبقه بالا اومد کوک به طرف پله ها دویید و اون بالا هم دورش آتیش بود سمت در اتاق رفت و با ضرب بازش کرد با دیدن دخترکش رو زمین یه لحظه فکر کرد زندگیش تموم شد به سمت دخترک رفت و تو بغلش گرفتش با دیدن بارون اون طرف دیوار که آتیش هر لحظه داشت به سمتش میرفت سئول رو سریع بغل کرد و دویید از طبقه بالا به پایین که چوب جلو پاش افتاد سئول رو به خودش چسبوند و با تمام توانش از کلبه پرید بیرون و کله خونه رفت رو هوا کوک رو زمین افتاده بود چشماشو باز کرد با دیدن جسم سئول کنارش سریع بلند شد و دستشو رو صورتش کشید
_سئول عزیزدلم چشماتو باز کن(گریه)من اومدم پیشت
کوک سئول رو تو بغلش گرفت و فشردش
_تو حق نداری منو تنها بزاری م ما هنوز شادی نکردیم بلند شو غلط کردم دیر کردم (گریه بلند)
شروع کرد به ماساژ دادن سینه سئول نه دو بار نه سه بار چند بار که بلاخره نفس دخترک در اومد سینش بالا اومد و دوباره پایین رفت و آروم سرفه کرد
_سئول(آروم)
سئول آروم چشماشو باز کرد و با دیدن کوک لب زد
+ک کوک(ضعیف و خس خس)ت تو اومدی
_آره آره من اینجام اینجا پیش تو
که یهو صدا خنده اومد
س.م:میبینم که قرار دوتایی بمیرید
کوک سئول رو بلند کرد نشوند تو بغلش و دستش دور کمرش گذاشت سانگمین و کوک اصلحشونو در آوردن جلو چشمایه سئول رو گرفت در گوشش چیزی گفت
+به هیچی توجه نکن
و بعد ماشه رو کشید سئول ترسید مبادا تیر به پسرک خورده باشه دست کوک پایین اومد که با دیدن سانگمین افتاده رو زمین سرشو به طرف کوک برگردوند مطمئن شد حالش خوبه و با نفس عمیقی تو بغل کوک چشماش بسته شد
_سئول
کوک سئول رو بغل کرد و دویید
×کوک
_زودباش باید بریم
کوک پشت ماشین نشست و سئول رو هم براید استایل تو بغلش گرفت و هی موهاش رو میبوسید و بود میکرد
_طاقت بیار دخترکم همه چی تموم شد ته زودباش
×اینجا جادس کوک ممکنه تصادف شه
وسطایه جاده دخترک کمی از گوشه دهنش خون اومد
+آه
_سئول
کوک خونه دهن سئول رو پاک کرد و موهاشو کنار زد اعصابش از همه خورد بود و کم مونده بود بترکه بلاخره به شهر رسیدن و به نزدیک ترین بیمارستان رسیدن کوک آروم دویید و سئول رو برد
_کمک یکی کمک کنه همسرم حالش خوب نیست
۱۶.۶k
۱۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.