p3
p3
ویو ا/ت
فردا شد هه لباسمو پوشیدم و اصلا حوصله نداشتم آرایش کنم سوار ماشین شدم و رفتم رسیدم خونه مامانمینا
ا/ت: سلام
مادر ا/ت: سلام
مادر ا/ت: آماده ای برو مهمونا منتظرتن
ا/ت :اوففف اوکی (سرد)
ویو ا/ت
رسیدم و فهمیدم که اسم پسره جیمینه
نشستم و پدرامون داشتن با هم حرف می زدن
پدر ا/ت: ما داریم حرف می زنیم شما هم برین توی اتاق با هم حرف بزنید
ا/ت: اوکی
جیمین: چشم
ویو ا/ت
داشتم میرفتم تو اتاق که اونم پشت سر من میومد
ویو جیمین
داشت می رفت تو اتاقش منم باهاش می رفتم
ا/ت: خوب اسمت جیمینه درسته؟ (سرد)
جیمین: اره اسم تو چیه؟
ا/ت: ا/ت ... کیم ا/ت (سرد)
ا/ت: دوست دختر داری؟
جیمین: اره
ا/ت: خوب باید باهاش کات کنی
جیمین: خودم میدونم و بهش رسیدگی می کنم
جیمین : تو چی ؟
ا/ت: کات کردم همین دیشب
جیمین: خوب چیز دیگه ای ندارم بگم بریم
ا/ت: منم (سرد)
ویو ا/ت
از اتاق رفتیم بیرون و خیلی یهویی
مادر ا/ت امروز...
بیا پایین
پایین تر
اها درسته
شرطا 🙏
۱ لایک❤
۱ کامنت🖤
ویو ا/ت
فردا شد هه لباسمو پوشیدم و اصلا حوصله نداشتم آرایش کنم سوار ماشین شدم و رفتم رسیدم خونه مامانمینا
ا/ت: سلام
مادر ا/ت: سلام
مادر ا/ت: آماده ای برو مهمونا منتظرتن
ا/ت :اوففف اوکی (سرد)
ویو ا/ت
رسیدم و فهمیدم که اسم پسره جیمینه
نشستم و پدرامون داشتن با هم حرف می زدن
پدر ا/ت: ما داریم حرف می زنیم شما هم برین توی اتاق با هم حرف بزنید
ا/ت: اوکی
جیمین: چشم
ویو ا/ت
داشتم میرفتم تو اتاق که اونم پشت سر من میومد
ویو جیمین
داشت می رفت تو اتاقش منم باهاش می رفتم
ا/ت: خوب اسمت جیمینه درسته؟ (سرد)
جیمین: اره اسم تو چیه؟
ا/ت: ا/ت ... کیم ا/ت (سرد)
ا/ت: دوست دختر داری؟
جیمین: اره
ا/ت: خوب باید باهاش کات کنی
جیمین: خودم میدونم و بهش رسیدگی می کنم
جیمین : تو چی ؟
ا/ت: کات کردم همین دیشب
جیمین: خوب چیز دیگه ای ندارم بگم بریم
ا/ت: منم (سرد)
ویو ا/ت
از اتاق رفتیم بیرون و خیلی یهویی
مادر ا/ت امروز...
بیا پایین
پایین تر
اها درسته
شرطا 🙏
۱ لایک❤
۱ کامنت🖤
۸۲.۷k
۰۷ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.