سکوت دل p

♡سکوت دل ♡p3

ویو شیزوکو :

آخیشششش بالاخره رسیدم خونه
رفتم لباسامو عوض کردم و یه دوش گرفتم
روی مبل لم دادم و به اکانه زنگ زدم
وقتی برداشت با کیوتی همیشگیم گفتم : سیلاممممم
و یورو جواب داد : سلام
آب دهنم پرید تو گلوم و سرفه کردم
یورو : خوبی؟
با صدای گرفته گفتم : تو چرا برداشتی ؟
یورو : اکانه رفته حموم . گف اگه زنگ زدی بهت بگم بیای خونش
یکم فک کردم : باشه . الان میام . سلاممو فراموش کنننن
یورو خندید : همیشه با پسرا اینجوری ای ؟
قط کردم . اصن نمیخوام به اتفاقا فک کنم
رفتم سمت کمدم . ازونجایی یورو اونجاس نمیتونم تیپ همیشگیمو بزنم
پس میریم سراغ هودی مشکی تا سر زانوم با جورابای بلنددد
موهامم شونه کردم و دورم ریختم
پیش بسوی اکانه

فلش بک به خونه اکانه

زنگ درو زدم و وقتی در باز شد با یورو مواجه شدم . هنوزم یونیفرم مدرسه تنش بود
ازون پشت اکانه سر و کلش پیدا شد : سلا___ شیزوکو ؟ این چه تیپیه ؟ از کی تا حالا هودی سیاه میپوشی ؟
با چشم اشاره ای به یورو کردم
اکانه : اها .... اوکی خوشومدی
یورو اونورو نگاه کرد و سلامی تحویلم داد و رفت . راستش ازینکه نگام نمیگرد هم حدصم میگرف هم احساس امنیت بیشتری میکردم
اومدم تو : ممنون
اکانه : بیا بریم تو اتاق . کلی ادیت و اهنگ باید بهت نشون بدم
ذوقمو پنهون کردم . عاشق اینم با اکانه دنس برم یا ادیت و اهنگ ببینم و گوش کنم
سری تکون دادم و لبخند زدم و باهاش رفتم تو اتاق
اکانه : خو دیگه اون آینه دقو در بیار
من : لباس میدی ؟
اکانه یه نیم تنه سفید و دامن کوتاه صورتی بهم داد
من : مرسی . ولی ازم نخواه اونارو بیرون از اتاق بپوشم
اکانه : دیگه انقدم احمق نیستم
لباسامو یه گوشه درووردم و پوشیدم و اکانه اهنگو پلی کرد
یهو رفتم رو مود کیوتم . اخم کیوتی گردم و با صدای گوگولی که تو کل خونه پیچید داد زدم : عههههههه پلیش نکنننن جا موندمممم
یهو فهمیدم چه گوهی خوردم و جلو دهنمو گرفتم
اکانه قهقهه زد
اروم گفتم : کوفت
وقتی اماده شدم هردو اومدیم جلوی آینه . اکانه اهنگو پلی کرد و رقصو شروع کردیم
چیزی نگذشته بود که صدای در اومد . یورو بود
اکانه اهنگو قطع کرد . من رفتم یه گوشه و تو حال و هوای خودم میرقصیدم . اکانه رف سمت در و بلزش کرد .
یورو : گوشم کر شدددد . چه غلطی میکن____
که وقتی حرفش قط شد یولشکی دید زدم و فهمیدم داره به من نگا میکنه
یهو دیدشو از من برداشت و اونورو نگاه کرد : یروز اومدم خونت اکانه
اکانه : شیزوکوعم یروز اومده خونه من
من دوباره کفری شدم و با اخم کیوتی بی اختیار اومدم جلو : دعوا نکنین من میرم .
اخمامو باز کردم : پسر خالت گنا داره
یورو با تعجب داشت بهم نگا میکرد . و دوباره فهمیدم گند بالا اوردم
اکانه با تعجب بهم نگاه کرد: شیزوکو ....
لبمو گزیدم و فوری رفتم پشت اکانه . فهمیدم صورتم داغ کرده
یورو : کلا عجیبی شیزوکو
سرخ شدم و اونورو نگا کردم . دوست نداشتم یه پسر با اون وضع نگام کنه
بدو بدو از لای در اتاق رفتم بیرون : خدافظ
اکانه : ش...شیزوکو
و زودتر ازین که اکانه جلومو بگیره رفتم بیرون