پارت ۸
پارت ۸
+چی میگید شما؟
جیمین: اخ دوتا شوهر خوب پیدا کردی
+هه مسخره ها.. فکر میکنید شوخیه؟ من یکیو تونو به چشم برادرم میبینم یکیم... یکیم... ام حالا هرچی
شوگا:لو رفت
کوک: من.. من به شوخی گفتم! ات..
+تو ور میدونم تو یکی کلا همیشه باهاش لجی اما
همه سرشون به سمت ته برگشت
-هااا چیه؟
جیمین : لباس چی بپوشم برای عروسیتون؟
- چی.. چی میگی ما شوخی کردیم اره اصلا تو کی رو دوست داری؟ ها مگه پدربزرگ تا فردا فرصت نداده بود بینمون یکیو انتخاب کنی؟
+من...
...........
تو یه اینه به خودم نگاه میکردم هه چقدر مسخره عاشق شدم و الان اماده برای کسی هستم که یه زمانی ازش متنفر بودم درسته دارم ازدواج میکنم اولش اون بحث مسخره که همه چی و روشن کرد جالب بود چرت بود معلومه اما چرا من؟ هوف بازم خودم اتخاب کردم این ازدواجی که دارن میکنم از روی علاقم به تهیونگه اما اونم دوسم داره؟
+لانا به نظرت ته دوستم داره؟
لانا :خانم ابن چه حرفی...
-اگه دوست نداشتم الان نمیومد.....
+تهیونگ
-زیبا شدی پرنسس من :)
تممام
+چی میگید شما؟
جیمین: اخ دوتا شوهر خوب پیدا کردی
+هه مسخره ها.. فکر میکنید شوخیه؟ من یکیو تونو به چشم برادرم میبینم یکیم... یکیم... ام حالا هرچی
شوگا:لو رفت
کوک: من.. من به شوخی گفتم! ات..
+تو ور میدونم تو یکی کلا همیشه باهاش لجی اما
همه سرشون به سمت ته برگشت
-هااا چیه؟
جیمین : لباس چی بپوشم برای عروسیتون؟
- چی.. چی میگی ما شوخی کردیم اره اصلا تو کی رو دوست داری؟ ها مگه پدربزرگ تا فردا فرصت نداده بود بینمون یکیو انتخاب کنی؟
+من...
...........
تو یه اینه به خودم نگاه میکردم هه چقدر مسخره عاشق شدم و الان اماده برای کسی هستم که یه زمانی ازش متنفر بودم درسته دارم ازدواج میکنم اولش اون بحث مسخره که همه چی و روشن کرد جالب بود چرت بود معلومه اما چرا من؟ هوف بازم خودم اتخاب کردم این ازدواجی که دارن میکنم از روی علاقم به تهیونگه اما اونم دوسم داره؟
+لانا به نظرت ته دوستم داره؟
لانا :خانم ابن چه حرفی...
-اگه دوست نداشتم الان نمیومد.....
+تهیونگ
-زیبا شدی پرنسس من :)
تممام
۱.۵k
۲۶ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.