یه چیزیو خودمون انتخاب میکنیم دوسش داریم تلاش میکنیم به
یه چیزیو خودمون انتخاب میکنیم؛ دوسش داریم؛ تلاش میکنیم به دستش بیاریم؛ بهش میرسیم؛ یه مدتی ذوق میکنیم؛ خیالمون راحته که دیگه به دستش آوردیم و همیشه هست؛ برامون عادی میشه؛ حواسمون ازش پرت میشه؛ داره از دستمون میره و اصلا متوجهش نیستیم؛ یه روزی میبینیم هست، ولی دیگه نداریمش.
اینه برخورد ما با یه سری از داشته هامون؛ اعم از روابط، موقعیت ها و سایر اهدافمون.
نگهداری خیلی سخت تر و مهم تر از به دست آوردنه؛ خیلیا میتونن به دست بیارن ولی همه اون خیلیا نمیتونن مدیریتی روی حفظ و نگهداریِ چیزی که به دست آوردن داشته باشن.
هرچیزی رسیدگی مخصوص خودشو لازم داره؛ حد اقل برای حفظ اون چیزی که انتخاب خودمونه تلاش کنیم؛ دیگه حالا پیشرفتش پیشکش.
فکر نمیکنم بی ثبات تر از امیال و احساسات آدمیزاد دیده باشم، که همه تصمیمات رو تحت تاثیر قرار میده.
اینه برخورد ما با یه سری از داشته هامون؛ اعم از روابط، موقعیت ها و سایر اهدافمون.
نگهداری خیلی سخت تر و مهم تر از به دست آوردنه؛ خیلیا میتونن به دست بیارن ولی همه اون خیلیا نمیتونن مدیریتی روی حفظ و نگهداریِ چیزی که به دست آوردن داشته باشن.
هرچیزی رسیدگی مخصوص خودشو لازم داره؛ حد اقل برای حفظ اون چیزی که انتخاب خودمونه تلاش کنیم؛ دیگه حالا پیشرفتش پیشکش.
فکر نمیکنم بی ثبات تر از امیال و احساسات آدمیزاد دیده باشم، که همه تصمیمات رو تحت تاثیر قرار میده.
- ۴.۸k
- ۱۰ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط