عاشق رنگ مشکی چشات بودم که وقتی زل میزد تو چشام همه جا مح

عاشق رنگ مشکی چشات بودم که وقتی زل میزد تو چشام همه جا محو میشد جز اون دوتا...
هر وقت به خودم تو آیینه نگا میکردم به این نتیجه میرسیدم که مشکیم با مشکی فرق داره...
مثلا مشکیه چشای تو کجا و مشکیه چشای من کجا؟؟
شاید اینقدر عاشق چشات شدم که خدا بختمو هم رنگ چشات بافت...

#فاطمه_ملک_نیا
دیدگاه ها (۱)

وَ تو چون مصرعِ شعري زيباسطح برجسته اياز زندگي من هستي#حميد_...

یه وقتا هست به قول قدیما نونت گرمه آبت سرد...ولی حال دلت خوب...

باران که می‌بارد،زمین پر می‌شود از عطر حضور تو،و خیالت بار د...

اکنون زنی برای تو چای میریزد که میخواست، خانم خانه ی دیگری ب...

_عروسک خانوم من_

سفید تر از برف :)(: سیاه تر از خاکستر p8

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط