بی تو

بی تو
نه بوی خاک نجاتم داد
نه شمارش ستاره ها تسکینم
چرا صدایم کردی؟
چرا؟!

سراسیمه و مشتاق
سی سال
بیهوده در انتظار تو
ماندم و نیامدی!

#حسین_پناهی
📚 #ستاره_ها
دیدگاه ها (۱)

اگر بسوی ات این چنین دویده ام،به عشق عاشقم،نه بر وصال تو...ب...

بار دگر جانب یار آمدیمخیره نگر سوی نگار آمدیمبر سر و رو سجده...

گاه در اوهامم تو را مي بينمکه با دو بسته سيگار_ در برزخ _ دن...

میزی برای کارکاری برای تختتختی برای خوابخوابی برای جانجانی ب...

پارت دوم: ☆~ در دوازده سال گذشته، از دختری بی‌تجربه در SNH48...

دازای :چه بوی غیر اشنایی..یچیزی بین خاک خیس و قهوه تلخ...نمی...

سفید تر از برف :)(: سیاه تر از خاکستر p5

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط