کاش درد آنقدر کوچک میشد که پشت میز یک کافه ، می نشست چای می خورد ساعتش را نگاه می کرد و با عجله می گفت “خــــــداحافـــــظ”
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.