در آن خانه دختری بود من عاشقش شده بودم

در آن خانه دختری بود من عاشقش شده بودم ..
#بخون
جلوی در حیاطشون جوری که نبینن مردم وایساده بودم .
ایقدر اونجا وایساده بودم .
یکم گشنم شده بود .
خواستم برم یه چیزی بخورم که به دونفر برخوردم ..دو تا جوون دستاشون تو دست هم بود .
دختره یه پوزخندی بهم زد و رفت
یکم شرمسار شدم از سرو وضع خودم ..
بیخیال شدم مگر جرم یک عاشق چیست ؟
یکم خجالت کشیدم .
آن دختری که در آن خانه بود همه هستی من بود 💔]:
عشق نمیشناسد خوب یا بد را .
از نبود او بود که من دیوانه شده بودم ..!
میگویند جرم عاشقی دیوانگی است ..
مگر همه‌ی عاشق ها دیوانه میشنود؟
پسری از آن خانه بیرون آمد .
تا به حال ندیده بودمش .بعد از آن خانمی از آن خانه بیرون آمد .!
بعد یه آقا
صدایشان را میشندیم که میگفتند انشالا مبارک باشد ،💔/:
مگر این دنیا دیگر جایی برای ماندن بود ؟...
جرم یک عاشق سوختن است ..
جرم من فقد عشق بود و بی پول بودن...
من بیاد او بود که دیوانه شده بودم ..
از خداهم طلب خوشبختی برایش کردم ..
الان سال ها گذشته و من در آسایشگاه و هنوز نتوانسته ام کنار بیاییم ..
#کپی‌نکن
#احساسات‌مرد‌دیوانه
#دلنوشته
#خودم‌نویس
#کپشن‌ناب‌
دیدگاه ها (۱۲)

وقتی از پایین به بالا نگاه‌میکنی دوست داری بری اون بالا .ولی...

تو عاشق نبودی که درد دل عاشقارو بفهمی|:♪بهترین آهنگی که تو ...

پشت هر عشقی یک آدم موفق‌هست!🥺❤️#دلنوشته‌‌زیباعکاسی‌خودم#خود‌...

از پنجره داشتم به بچه ها کوچه نگاه میکردم .دستم و بردم زیر چ...

دوپارتی.. خیانت؟ یا عشق؟ لینا دختری با موهای گندمی و عاشق نو...

رمان j_k

دختر جهنمی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط