خنده هاشعاشقانه

خنده هاش.عاشقانه
~~~~~~~~~~
خندهایش.. اخ خندهایی که تمام دنیایم را در خودش خلاصه کرده اند.. آنقدر خلاصه که با محو شدنشان دیگر چیزی جز دوباره دیدن خندهایت برایم مهم نبود.. نمیدانم آنروز در کافه چه اتفاقی افتاده بود که اینقدر لبخند میزدی.. یادمه اونروز اینقدر بهت نگاه کردم که حوسات وسط حرف زدن پرت شد و اومدی پیش من و با اون ته مونده ی لبخندت روی لبای زیبات گفتی
-ببخشید چیزی شده؟
و من تنها یک جواب داشتم.
+خیلی قشنگ میخندی
و تو باز دوباره خندیدی و تشکر کردی و. رفتی ولی نمیدانی دل من در همان لبخندت ریخت و دیگر چیزی از دلم نماند:)!
دیدگاه ها (۰)

دلتنگی~~~~~~~~~~رفتی اما این دل را سخت تنگ کرده و برایم جا گ...

اره من خدام‍ و دارم‍.درسته وقتی مشکلی داشته باشم‍ میرم‍ سمتش...

دوستت دارم غمگین~~~~~~~~~~دوباره دیدیمش.. دلم میخواست اینبار...

ماه~~~~~~~کلمه ای سه حرفی.. اما با درخششی که چشمان ادمیزاد ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط