فیک خدمتکار قصر (پارت ۱)

ا/ت ویو



بانو سو×

× عزیزم مبارکه خیلی برات خوشحالم

_ ممنون از لطف تون

× برو تو

_ چشم

× تعظیم یادت نره ها همون که یادت دادم

خودتو معرفی کن تو همون حالت تعظیم

هیچ وقت سرتو بالا نیار بعد از اون تعظیم

که یادت دادم هر دفعی نمیخواد اون تعظیم

رو بکنی برای اولین بار ا‌ونکه یادت دادم بقیه

دفعه ها عادی فهمیدی؟

_‌ چشم

× برو تو منم میام

× عالیجناب خدمتکار جدیدتون رو اوردم (از پشت در میگه و نمیاد تو تعظیم میکنه و میره)


ا/ت ویو

تعظیم کردم

_ عالیجناب من کیم ا/ت خدمتکار شما هستم

بعد وایستادم سرمم پایین بود

+ سرتو بیار بالا

_ اما عالیجنا

نذاشت حرفمو کامل بزنم

+ (پوز خند) اول کاری از دستورم سرپیچی میکنی ( با لحن تند عصبانی و بلند)

سرمو آوردم بالا

_ خوب حلا که آوردم مثلا میخوای چیکار کنی هان مغرور ( بلند )

حالا تازه فهمیدم چه غلطی کردم فردا به چوب او فلک بسته نشم خوبه

+ (پوزخند) زبون درازی هم که بلدی

نشستم با دوتا پاهام دستامو به التماس گرفتم

_ خ خواهش میکنم منو عفو کنید

+ (خنده بلند)

+ از من عفو هم میخوای کوچولو

+ (دوباره خنده بلند)

+ (در بین خنده)باشه باشه