At the time of Yoongi's love
At the time of Yoongi's love
پارت ۱۴
یونگی : دوست دارم
ا.ت : ها ...هان ؟
یونگی : من خیلی دوست دارو
ا.ت : ششش ... هیچی نگو
مغز ا.ت : اون مسته ... داره هزیون میگه
کوکی: عررر تهیونگ بش اعتراف کرد
تهیونگ: هعی یوزگار ...( دیالوگ خاهرمه یوزگار ... )
(اره دیگ رفتن خونه و صب شد و ....)
جین : یااااا باشمام مگه من ب شما نمیگم نرید بار ... همه چی زیر سر ت اون تهیونگه .. پاشو بچه پاشووووووو
کوکی : ول کن بابا ... بزا بخوابیم
جین : هعی ..... عههه عهههه عههه شوگا شیر موزاتو خورد
کوکی : ( عین سیخ بلند میشه ) ب سمت یونگی هجوم میاره ...
و میبینه اون بدبخت دور گوشیشه و هیچ کاری نکردع 😑کوکی : عام هیونگ ..!
یونگی: چته مرتیکه ....
کوکی : چتهه .. دیشب یادت نی
یونگی : چی رو
کوکی : خاک ت عنت ب ا.ت گفتی عاشقشی
یونگی : هاننننن من چیکار کردم ....
جین : کل خونه رو میسابین
همتون
هوپی : من چرا ...
جین :حرف نرنن
نامی : من مگ چ گناهی کردم
جین : میخواسی سر منو شبره بمالی هانن ؟
نامی: چراعع..
جین : حرف نزن .... برو تمیز کن
یونگی: خب بنال ببینم چ زری زدم
کوکی : گفتی ا.ت دوست دارم ... من خیلی دوست دارم همین ... عررررر
یونگی : ای وایی ...
کوکی: اشکال نداره اسون شد دیگه اعترافت...😁
یونگی : 😑
کوکی در حال طی کشیدن : اهای بال و پر اون
رفیق سفر اون
میمیره اگه سایت
نباشه رو سر اون...
یونگی: ببند دهنتو ...
چند مین بعد ...
یونگی : باید ا.ت رو ببینم ...
کوکی :هوم... عیجان عیجان
یونگی : ببند ...
میره ت اتاق ....
زنگ میزنه ب ا.ت ...
ا.ت جواب نداد
....
۳۰ مین بعد
ا.ت خودش زنگ زد ...
پارت بعد ؟
پارت بعد فیک بعدم میزارم
امتحانام تموم شد
حمابت نکردین شوخی ندارم ع ویس میرم ...😑
قراره اتفاقات .... توی این فیک بیوفته قراره چیزای مختلفی رو ....
پارت ۱۴
یونگی : دوست دارم
ا.ت : ها ...هان ؟
یونگی : من خیلی دوست دارو
ا.ت : ششش ... هیچی نگو
مغز ا.ت : اون مسته ... داره هزیون میگه
کوکی: عررر تهیونگ بش اعتراف کرد
تهیونگ: هعی یوزگار ...( دیالوگ خاهرمه یوزگار ... )
(اره دیگ رفتن خونه و صب شد و ....)
جین : یااااا باشمام مگه من ب شما نمیگم نرید بار ... همه چی زیر سر ت اون تهیونگه .. پاشو بچه پاشووووووو
کوکی : ول کن بابا ... بزا بخوابیم
جین : هعی ..... عههه عهههه عههه شوگا شیر موزاتو خورد
کوکی : ( عین سیخ بلند میشه ) ب سمت یونگی هجوم میاره ...
و میبینه اون بدبخت دور گوشیشه و هیچ کاری نکردع 😑کوکی : عام هیونگ ..!
یونگی: چته مرتیکه ....
کوکی : چتهه .. دیشب یادت نی
یونگی : چی رو
کوکی : خاک ت عنت ب ا.ت گفتی عاشقشی
یونگی : هاننننن من چیکار کردم ....
جین : کل خونه رو میسابین
همتون
هوپی : من چرا ...
جین :حرف نرنن
نامی : من مگ چ گناهی کردم
جین : میخواسی سر منو شبره بمالی هانن ؟
نامی: چراعع..
جین : حرف نزن .... برو تمیز کن
یونگی: خب بنال ببینم چ زری زدم
کوکی : گفتی ا.ت دوست دارم ... من خیلی دوست دارم همین ... عررررر
یونگی : ای وایی ...
کوکی: اشکال نداره اسون شد دیگه اعترافت...😁
یونگی : 😑
کوکی در حال طی کشیدن : اهای بال و پر اون
رفیق سفر اون
میمیره اگه سایت
نباشه رو سر اون...
یونگی: ببند دهنتو ...
چند مین بعد ...
یونگی : باید ا.ت رو ببینم ...
کوکی :هوم... عیجان عیجان
یونگی : ببند ...
میره ت اتاق ....
زنگ میزنه ب ا.ت ...
ا.ت جواب نداد
....
۳۰ مین بعد
ا.ت خودش زنگ زد ...
پارت بعد ؟
پارت بعد فیک بعدم میزارم
امتحانام تموم شد
حمابت نکردین شوخی ندارم ع ویس میرم ...😑
قراره اتفاقات .... توی این فیک بیوفته قراره چیزای مختلفی رو ....
۴.۱k
۲۵ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.