من و تو
من و تو
Part1
ویوا.ت
با صدای مامانم از خواب بیدار شدم
م: ا.ت بلند شو مدرست دیر میشه ها
ا.ت : باشه باشه بیدارم
بلند شدم وی ابی به صورتم زدم و ی دوش به اندازه ۱۰ مین گرفتمو لباسامو پوشیدم و رفتم برای صبحانه درحاله خوردن صبحانه بودم که بابام گفت
ب: ا.ت دخترم امروز با اون پسره کلکل نکنی که باعث اخراجت بشه
ا.ت :کی من نه بابا چیکار دارم من پدر
ذهن ا.ت : وایسا ببین که چه نقشه ها که ندارم واسه اون پسر پدر
بعد خوردن صبحانه خدافظی کردمو از خونه راهی مدرسه شدم
بلاخره بعد ۲۰دقیقه دویدن رسیدم
تو مدرسه :از اونجایی که بین بچه ها محبوبم تا رفتم تو کلاس همه دورمو گرفتن
ویو جئون کوک
داشتم برای اسکل کردن اون دختره پلن میچیدم که دیدم.... بله خودشون تشریف اوردن
کوک:به به میبینم که با پرویی تمام اومدی مدرسه نم میترسی کوچولو
ا.ت : اخی دوباره با اومدنم خوشحالت کردم... ( در گوش کوک) ببین دیگه داری میری رو مخم کاری نکن که با دستام خفت کنم
کوک به خودش اومد و اب دهنشو صدادار قورت داد و..........
Part1
ویوا.ت
با صدای مامانم از خواب بیدار شدم
م: ا.ت بلند شو مدرست دیر میشه ها
ا.ت : باشه باشه بیدارم
بلند شدم وی ابی به صورتم زدم و ی دوش به اندازه ۱۰ مین گرفتمو لباسامو پوشیدم و رفتم برای صبحانه درحاله خوردن صبحانه بودم که بابام گفت
ب: ا.ت دخترم امروز با اون پسره کلکل نکنی که باعث اخراجت بشه
ا.ت :کی من نه بابا چیکار دارم من پدر
ذهن ا.ت : وایسا ببین که چه نقشه ها که ندارم واسه اون پسر پدر
بعد خوردن صبحانه خدافظی کردمو از خونه راهی مدرسه شدم
بلاخره بعد ۲۰دقیقه دویدن رسیدم
تو مدرسه :از اونجایی که بین بچه ها محبوبم تا رفتم تو کلاس همه دورمو گرفتن
ویو جئون کوک
داشتم برای اسکل کردن اون دختره پلن میچیدم که دیدم.... بله خودشون تشریف اوردن
کوک:به به میبینم که با پرویی تمام اومدی مدرسه نم میترسی کوچولو
ا.ت : اخی دوباره با اومدنم خوشحالت کردم... ( در گوش کوک) ببین دیگه داری میری رو مخم کاری نکن که با دستام خفت کنم
کوک به خودش اومد و اب دهنشو صدادار قورت داد و..........
۹.۵k
۲۰ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.