توی این هوای گرم از سرما می گویی که سرد است و نمی مانی ...

توی این هوای گرم از سرما می گویی که سرد است و نمی مانی. مثل یک آه بلند سر می کشی و می روی و من می مانم پشت سرت مثل تخته سنگی بزرگ که پرنده ها می گذارندش و می روند. به خودم می گویم پرنده که رفت بگذار برود. هوای سرد بهانه است هوای دیگری در سر دارد...
#رادیوهفت
دیدگاه ها (۱)

تو دست تکان می دهی برای من و من دور تر می شوم. به این فکر می...

الهیدستم گیر که جز تو پناهم نیست.حجم "دلتنگی هایم" وسیع استو...

همچنان می گذرد. اینک تابستان هم دارد مسافر شب های خسته این ت...

اینجا تمام حنجره‌ها لاف می‌زنندهرگز کسی هرآنچه که می‌گفت، آن...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

yek tarafe part : 7

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط